به گزارش حاشیه ورزش فصل ۱۴۰۳–۱۴۰۴ برای استقلال، بیش از آنکه فصل فوتبال باشد، فصل بحران بود؛ بحران تصمیمهای لحظهای، تغییرات بیوقفه در کادرفنی و تیمی که هر روز با چهرهای جدید روی نیمکت روبهرو شد. نتیجهاش مشخص است: ناکامی در لیگ، حذف از لیگ نخبگان و حالا تنها امید، جام حذفی.
بیایید نگاهی به سیر این فصل بیندازیم:
– فصل با جواد نکونام شروع شد؛ مربیای که سال قبل تنها با یک امتیاز اختلاف، قهرمانی را در دقیقه ۸۷ بازی آخر فصل در رقابت با رقیب سنتی واگذار کرد و به نظر میرسید دیگر مقبولیت بین هواداران ندارد. او با تغییر رویه فصل را به هر شکلی بود شروع کرد، اما خیلی زود میان او و باشگاه اختلافات بالا گرفت. نه نتایج راضیکننده بود، نه فضای تیم. در نهایت، نکونام اخراج شد.
– بعد از او، سهراب بختیاریزاده بهطور موقت تیم را تحویل گرفت؛ گزینهای برای دوران گذار تا انتخاب مربی معتبر خارجی بعدی.
– باشگاه در ادامه سراغ گزینه خارجی رفت و «موسیمانه» را آورد؛ انتخابی عجیب، ناشناخته و بیسابقه در فوتبال ایران. مربیای از قاره آفریقا. این همکاری همزمان شد با تغییر مدیریت در هلدینگ خلیج فارس و بهتبع آن، تغییر مدیران استقلال. خیلی زود مشخص شد خود موسیمانه هم آن انگیزهی اولیه را ندارد و در یک اتفاق ناگهانی، کار به فسخ یکطرفهی قرارداد رسید.
– بار دیگر سکان هدایت به بختیاریزاده سپرده شد. بیثباتی به اوج رسیده بود و هر روز صحبت از یک سرمربی جدید بود. سهراب، علیرغم صعود به مرحله حذفی لیگ نخبگان با شکست الریان، تصمیم به جدایی گرفت؛ چراکه هیچ اعتمادی از سوی مدیریت نسبت به او دیده نمیشد و مدیران استقلال تمام فرصتها را در پی جلب رضایت «ماتزاری» هدر دادند؛ گزینهای که مشخص بود به ایران نخواهد آمد.
– سپس برای چند بازی، محمد نوازی ماند تا رسیدیم به دربی.
– در حالی که بوژوویچ از استقلال خوزستان جدا شده بود و بلیت پرواز به صربستان را در جیب داشت، کاملاً ناگهانی و به شکلی عجیب، سر از باشگاه استقلال درآورد و نوازی بهعنوان دستیار او باقی ماند. بوژوویچ با تجربهاش آمد، اما در میانهی فصلی که تیم از درون فروریخته بود. دربی را واگذار کرد و مقابل النصر، علیرغم بازی قابل قبول در دیدار رفت، در بازی برگشت متحمل شکست سنگین شد و کار استقلال در لیگ نخبگان آسیا نیز به پایان رسید.
– نوازی رفت، جباری آمد شاید کمکی کند، اما تا اینجا، فصل استقلال مدل بوژوویچ نیز نتوانسته نتایج مطلوبی بگیرد، شکست برابر تراکتور، باخت مقابل فولاد در آزادی و تساوی امروز برابر گلگهر. حالا دوباره زمزمهی اخراج در راه است.
اما این چرخهی بیپایانِ تغییر، استقلال را به کجا رسانده؟ واقعیت این است که مشکل استقلال فقط روی نیمکت نیست؛ ریشه در مدیریت، برنامهریزی، بدنسازی، بازیکنان کمروحیه و از همه مهمتر، ساختار باشگاهداری دارد.
بنابراین اکنون تنها دو راه منطقی پیشروست:
۱. حفظ بوژوویچ تا پایان فصل: بگذاریم فصل را با ثبات تمام کند، به جام حذفی امیدوار بماند و بعد از آن، اگر قرار به تغییر است، آن را با برنامه و هدفمند انجام دهند.
۲. یا همین حالا، یک مربی خارجی معتبر بیاورند: نه برای چند بازی، بلکه برای ساختن فصل آینده. کسی که از همین امروز تیم را بشناسد، در جام حذفی روی نیمکت بنشیند و آمادهی شروع یک پروژهی جدی باشد.
دیگر نه وقت اشتباه است، نه انرژی برای آزمون و خطای مجدد. کل فصل از سکوها شعار “حیا کن، رها کن” شنیدهایم. چند نفر رها کنند تا استقلال از این بحران نجات پیدا کند؟!
استقلال، بیش از هر چیز، تشنهی ثبات است.
- منبع خبر : خبر ورزشی