حاشیه ورزش– در حالی که سالها فعالیت حرفهای او در اروپا با وجود ابتلا به هپاتیت B نشان داده بود این بیماری مزمن مانعی برای بازی نیست، اما قطع مصرف دارو و فعال شدن ویروس در ایران منجر به یک منع موقت جنجالی شد. حالا هم که مجوز بازی اوریه پس از کنترل بار ویروسی صادر شده، اما نگرانیهای عمومی درباره انتقال بیماری همچنان پابرجا ماند.
انتقال سرژ اوریه به پرسپولیس با وجود این که یکی از بزرگترین نقلوانتقالهای فوتبال ایران بود اما ظرف چند روز به بحرانی مدیریتی برای این باشگاه تبدیل شد؛ بحرانی که با اشتباه مدیران پرسپولیس در عقد قرارداد با اوریه بدون گذراندن تستهای پزشکی ایجاد شد چرا که بعد از تستهای پزشکی فاش شد که مدافع اهل ساحل عاج مبتلا به هپاتیت B است و او تا پایین آمدن دوز ویروس فعال در بدنش نمیتواند برای پرسپولیس به میدان برود. حالا پس از هفتهها بالاخره اوریه پس از گذراندن روند درمانیاش توانست مجوز پزشکی بازی در لیگ برتر را اخذ کند و اولین بازیاش برای پرسپولیس را مقابل ذوب آهن انجام دهد. با این حال همچنان نگرانی درباره حضور او در مستطیل سبز وجود دارد؛ البته نه به خاطر سلامتی ستاره ساحل عاجی بلکه به دلیل سلامتی باقی بازیکنان. در نتیجه ماجرای اوریه مبحث مهمی را باز کرده است؛ آیا رویارویی با ورزشکاران هپاتیتی خطرناک است؟

چطور اوریه در اروپا بدون مشکل بازی کرد
پس از اتفاقی که برای اوریه افتاد، این پرسش ایجاد شد که سرژ اوریه چگونه توانسته بود سالها در باشگاههای مطرح اروپایی مانند پاریسنژرمن، تاتنهام، ویارئال و ناتینگهام فارست بدون هیچ مشکلی به فعالیت حرفهای خود ادامه دهد، اما در ایران با ممنوعیت مواجه شد؟ پاسخ این سوال در میزان ویروس فعال داخل بدن اوریه است.
هپاتیت B اوریه یک بیماری مزمن و طولانیمدت است. او در دوران حضور خود در باشگاههای اروپایی، تحت نظر پزشکان بوده و با مصرف منظم داروهای ضدویروسی، بیماری خود را در فاز “غیرفعال” (با بار ویروسی پایین) حفظ کرده بود. در این شرایط، پروتکلهای پزشکی ورزشی اروپا و فیفا، که بر عدم تبعیض تأکید دارند، او را به هیچ عنوان از بازی منع نمیکردند.
زهره هراتیان، رئیس ایفمارک، به وضوح به این نکته اشاره کرد: «اوریه از قبل به این بیماری مبتلا بوده و در اروپا داروهای خود را مصرف میکرده اما متاسفانه مصرف داروها را قطع کرده بود که این امر منجر به بالا رفتن دوز ویروس (لود ویروس) در بدن او شده است.» در نتیجه اقدام اوریه در قطع کردن داروهایش و به دنبال آن، افزایش لود ویروس در بدن او منجر به ممنوعیت حضور او در زمین فوتبال شد.
هپاتیت دشمن خاموش کبد
برای درک درست ماجرا، ابتدا باید ماهیت بیماری را شناخت. هپاتیت به معنای التهاب کبد است و در انواع مختلف A ،B ،C ،D ،E طبقهبندی میشوند. کبد یکی از حیاتیترین ارگانهای بدن است که وظایفی چون سمزدایی و ساخت پروتیینهای خونی را بر عهده دارد؛ بنابراین، التهاب کبد (هپاتیت) میتواند تمام بدن را تحت تاثیر قرار دهد و در درازمدت منجر به سیروز یا سرطان کبد شود.
براساس تعاریف سازمان جهانی بهداشت (WHO)، دو نوع هپاتیت B و C اهمیت ویژهای در بحث مزمن شدن بیماری دارند. هپاتیت B (HBV) که اوریه به آن مبتلا است، و هپاتیت C (HCV)، هر دو عمدتاً از طریق خون و مایعات بدن منتقل میشوند و میتوانند به عفونت مزمن تبدیل شوند. تفاوت اصلی در این است که واکسن بسیار موثری برای پیشگیری از هپاتیت B موجود است، در حالی که هپاتیت C اکنون با داروهای ضدویروسی خوراکی (DAAs) قابل درمان قطعی است.
ریسک انتقال هپاتیت در فوتبال
یکی از اصلیترین دلایل ایجاد حاشیه پیرامون ابتلای اوریه، ترس از انتقال بیماری در حین برخوردها و جراحات خونی بود؛ باوری که حتی به شکلی ناجوانمردانه برای تمسخر و تحت فشار قرارداد ستاره ساحل عاجی استفاده شد. اما نگاه علمی به این ریسک، تصویری کاملاً متفاوت ارائه میدهد. دکتر سید مؤید علویان، استاد بیماریهای گوارش و کبد و رئیس انجمن مطالعات کبدی ایران، قاطعانه اعلام کرد: «از لحاظ علمی، هیچ منع پزشکی برای بازی کردن افراد مبتلا به هپاتیت B در رشته فوتبال وجود ندارد.»
او توضیح میدهد که راه اصلی انتقال هپاتیت B، تماس خون با خون یا مایعات آلوده به خون است، نه از طریق عرق، بزاق دهان یا معاشرت معمول. به همین دلیل، در ورزشهایی مانند کشتی و بوکس که تماس فیزیکی شدید و احتمال خونریزی بیشتر است، خطر بالاتر میرود اما در مورد فوتبال که در رده «ورزشهای برخورد محدود» طبقهبندی میشود، این ریسک بسیار ناچیز است.

خطر انتقال HBV یا HCV از یک بازیکن آلوده به بازیکن دیگر در حین مسابقات فوتبال به صورت رسمی گزارش نشده است. مقالات منتشر شده در ژورنالهای تخصصی مانند Sports Medicine – Open، ریسک انتقال هپاتیت B در یک تماس ورزشی را در حد ۱ در ۸۵۰ هزار تا ۴.۲۵ میلیون بازی تخمین زدهاند که نشاندهنده ریسکی «بسیار ناچیز» است. در مورد پرونده اوریه، زهره هراتیان، رئیس ایفمارک نیز با تأکید بر سخت بودن انتقال این بیماری در شرایط معمول فوتبال، حاشیههای ایجاد شده را تا حد زیادی بیدلیل دانست.
همچنین، باید توجه داشت که ریسک بالاتر ابتلا به هپاتیت در میان ورزشکاران عمدتاً ناشی از عوامل غیرورزشی مانند استفاده از داروهای تزریقی (نیروزا) یا سفر به مناطق و کشورهای پرخطر از نظر هپاتیت است، نه ذات تماس ورزشی.
چطور میتوان ریسک انتقال هپاتیت در ورزش را از بین برد؟
با توجه به ریسک ناچیز انتقال در فوتبال، ماجرای اوریه فاش کرد که اگرچه ابتلا به هپاتیت B مانع فعالیت حرفهای نیست، اما قطع درمان و بالا رفتن «بار ویروسی» میتواند موقتاً منجر به منع فعالیت شود؛ موضوعی که در مورد اوریه رخ داد.
هدف اصلی کنترل هپاتیت B، سرکوب ویروس با داروهای ضدویروسی است تا بار ویروسی (HBV DNA) به زیر۲۰۰ IU/mL برسد. این پروتکل، خطر انتقال را به کمترین حد ممکن میرساند. به عنوان نمونه، دکتر علویان در پرونده اوریه تاکید کرده بود که او تنها نیاز به درمان و پیگیری منظم دارد. موضوعی که اتفاق افتاد و اوریه پس از چند هفته درمان و تأیید ایفمارک مبنی بر رسیدن شاخصهای بیماری به حد مجاز، در نهایت کارت بازی خود را دریافت کرد و در بازی با ذوب آهن برای اولین بار برای پرسپولیس به میدان رفت.
ورزش جای تبعیض نیست
مرور پرونده اوریه و واکنشهایی که بیماری این بازیکن به همراه داشت، نشان میدهد که همچنان مشکلات فرهنگی عمیقی در ورزش ایران وجود دارد. در سطح بینالمللی نه فیفا و نه کمیته بینالمللی المپیک (IOC)، هیچگونه منعی برای شرکت ورزشکاران مبتلا به هپاتیت B یا C در مسابقات ندارند، چرا که شواهد انتقال هپاتیت در فوتبال ناچیز است.
همچنین منشور المپیک و اسناد حقوق بشری فیفا تصریح میکنند که هر فردی باید بدون هیچگونه تبعیضی امکان انجام ورزش را داشته باشد؛ موضوعی که هراتیان هم به آن تأکید کرده بود. او گفته بود: “ایفمارک طبق قوانین منع تبعیض، نمیتواند صرفا به دلیل ابتلا به هپاتیت B، اوریه را از بازی محروم کند. هرگونه ممنوعیت، نقض آشکار اصول بینالمللی خواهد بود.”
البته برخی پروتکلهای بهداشتی برای کنترل این بیماری در نظر گرفته شده است. اصلیترین پروتکل بهداشتی The Blood Rule یا «قانون خون» است. در صورت خونریزی، بازی باید متوقف شده، زخم به طور کامل پانسمان و کنترل شود و بازیکن تنها پس از توقف کامل خونریزی اجازه بازگشت به زمین را دارد. این قانون، ابزار اصلی کنترل ریسک انتقال بیماریهای خونی در فوتبال است.
وظیفهای که اوریه دارد
بررسی زندگی ورزشکاران مبتلا به بیماریهای خونی نشان میدهد که یک بیماری مزمن، پایان یک دوران حرفهای نیست، بلکه آغاز یک مسئولیت اجتماعی است. میکی مَنتل، اسطوره بیسبال، سالها پس از پایان دوران حرفهایاش مبتلا به هپاتیت C شد. او پس از ابتلا به سرطان کبد ناشی از هپاتیت C از مردم خواست تا به اهدای عضو توجه کنند.
همچنین، باید از مجیک جانسون در بسکتبال (که به HIV مبتلا شد) به عنوان یک الگوی تأثیرگذار یاد کرد؛ او با اعلام وضعیت خود در سال ۱۹۹۱، تابوی بیماریهای خونی را شکست و باعث افزایش شدید تستگیری و آگاهی در سراسر جهان شد و نشان داد که زندگی حرفهای به همراه کنترل بیماری، نه تنها ممکن، بلکه میتواند الهامبخش باشد. این ورزشکاران ثابت کردند که بیماری مزمن میتواند فرصتی برای روشنگری و اصلاح قوانین بهداشت ورزشی باشد؛ نه دلیلی برای تبعیض. اوریه هم باید در این مسیر قدم بردارد و به مسئولیت اجتماعیاش در این زمینه عمل کند.

ماجرای سرژ اوریه، اگرچه با صدور مجوز بازی او و کنترل بار ویروسی به پایان رسید، اما یک حقیقت تلخ را نمایان کرد؛ فوتبال ایران هنوز با «انگ» بیماریهای مزمن و نبود درک علمی صحیح از ریسکهای آنها دستوپنجه نرم میکند. مهمترین نکات برای کنترل هپاتیت در ورزش، که باید به فرهنگ عمومی تبدیل شود، شامل موارد زیر است:
۱. واکسیناسیون HBV: مهمترین اقدام پیشگیرانه، واکسیناسیون هپاتیت B برای تمامی ورزشکاران غیرمبتلا است.
۲. درمان و پایش مستمر: ورزشکار مبتلا باید تحت درمان دارویی قرار بگیرد و بار ویروسی خود را در سطح کنترلشده نگه دارد.
۳. اجرای دقیق قانون خون: اجرای دقیق پروتکل «قانون خون» (توقف بازی برای پانسمان زخمهای دارای خونریزی) تنها راه موثر کنترل ریسک در زمین بازی است.
در پایان باید گفت ورزش جای هیچگونه تبعیضی نیست و بیماری مزمن، نباید و نمیتواند پایان یک رویا یا بهانهای برای تبعیض باشد.





















