بررسی وضعیت فوتبال خراسان رضوی
بررسی وضعیت فوتبال خراسان رضوی
فوتبال خراسان رضوی سالیان دراز در سطح اول کشور خاطره سازی کرده است.

به گزارش حاشیه ورزش،فوتبال خراسان رضوی سالیان دراز در سطح اول کشور خاطره سازی کرده است و تیم های ابومسلم- پیام و اخیرا پدیده در لیگ برتر کشور جوانان دیار توس را به ورزشگاهها می کشاند و بلاشک با ایجاد انگیزه در بازیکنان بومی سبب توسعه و رونق فوتبال می شد اما سالهاست که فوتبال استان  به کما رفته است و دریغ از حتی یک تیم در لیگ برتر و دسته اول کشور و حتی حضور تنها تیم استان در لیگ 2 کشور در فصل قبل  با نام فردوسی ثامن با اینکه برای بقاء  دست به دامن مربی بومی خود آقای اکبر میثاقیان شده  بود تا بتواند چراغ امید را در دل جوانان عاشق این دیار همچنان زنده نگه دارد نیز به سرانجام نرسید و متاسفانه به لیگ 3 سقوط کرد تا وضعیت فوتبال استان به بحران تبدیل شود.

در این مقاله قصد ریشه یابی و یا بررسی عوامل ایجاد این وضعیت را نداشته که عوامل مذکور برای اهالی فوتبال  کاملا روشن و مبرهن است لکن برای برون رفت از این وضعیت این مقاله تهیه و تدوین شده است شاید که مسئولین و متولیان امر توجه نمایند و تصمیم عاجلی اتخاذ نمایند لذا این مقاله  در دو بخش  استانی و فرا استانی تقدیم می گردد:

بخش اول: اصلاح اساسنامه هیات های استانی:

اساسنامه هیات های فوتبال استان در سال 1394 به تصویب فدراسیون فوتبال رسید و  در مورخه 1401.12.28 اساسنامه و ضمیمه آن د رخصوص نحوه محاسبه سابقه مدیریت رئیس هیات توسط هیات رئیسه فدراسیون فوتبال اصلاح و به تصویب رسید و از همان تاریخ نیز لازم الاجرا گردیده است و در ماده 19 آن نحوه اصلاح اساسنامه ذکر گردیده است. این درحالی است که اساسنامه مذکور دارای ایرادات بسیار زیادی است و از قوانین بالا دستی از جمله اساسنامه خود فدراسیون فوتبال و AFC تبعیت نمی نماید و در بعضی موارد در تعارض آشکار است که اصلاح آن بدون حب و بغض و نگاه  فرا جناحی اجتناب ناپذیر است که برای روشن شدن بحث مواردی که می بایست اصلاح گردد به طور نمونه ذکر می گردد:

۱_  تغییرات در اعضای مجمع استانی:

برابر بند اول ماده 13 اساسنامه هیات استانی فوتبال مجمع عمومی عالی ترین رکن تصمیم گیری هیات می باشد بنابراین نقش مجمع بسیار حیاتی و کاربردی است و ترکیب اعضای مجمع  می تواند به پویا شدن فوتبال در استان کمک کند. یکی از مهمترین تغییراتی که می بایست در اساسنامه هیات های استانی انجام شود تغییرات در اعضای مجمع استانی است و خارج کردن مجمع از حالت انفعال و پویا کردن مجمع و موظف کردن مجمع به انجام وظایف خود است. با نگاهی به اعضای مجمع جایگاه باشگاههای فعال در سطح استان که شالوده فوتبال هر استان هستند خالی است به نحوی که هیچ یک از باشگاه های سوپرلیگ و دسته اول استان در این مجمع راهی ندارند گویا این باشگاهها محلی از اعراب در تعیین سرنوشت فوتبال استان ندارند حال آنکه راه ورود به لیگ کشور از همین استان است و بی توجهی به  داخل استان می تواند در اضمحلال نماینده های استان در قالب  تیم های کشوری  موثر باشد.  در حال حاضر وفق ماده 14 اساسنامه باشگاههایی عضو مجمع هیات فوتبال استان هستند و حق رای دارند که در لیگ برتر و دسته اول و لیگ دو حضور داشته باشند که با این وصف در حال حاضر فقط باشگاه فردوسی ثامن که در لیگ دو کشور حضور داشت می توانست  در تعیین رئیس هیات استان نقش داشته باشد که البته در سال جدید به دلیل سقوط این تیم هیچ باشگاه فوتبالی از استان خراسان رضوی جزء مجمع استانی نمی باشد در حالیکه حدود 40 تیم در سطح لیگ استان فعالیت دارند که این سوال پیش می آید که این باشگاههای استانی چه نقشی در مجمع استان دارند.

بدیهی است با این وضعیت هیات استانی فقط به چشم درآمد زایی به باشگاههای استان نگاه می کند و نظریات باشگاهها را در اداره فوتبال جویا نمی شود در حالی که باشگاههای استان می بایست رکن باشند و نادیده گرفتن این باشگاهها ضربه بسیار محکمی به فوتبال آن استان خواهد زد و این حق باشگاههای استان است که نسبت به تعیین سرنوشت خود در استان تصمیم بگیرند و در انتخاب متولی اول فوتبال استان حق رای داشته باشند لذا پیشنهاد می گردد تمامی باشگاههای سوپر لیگ استان و سه تیم برتر دسته اول استان در رده بزرگسالان به همراه تمامی باشگاههای حاضر در لیگ کشور اعم از لیگ برتر- دسته اول – دسته دوم- دسته سوم و دسته چهارم عضو مجمع باشند و اعضای مجمع به دو برابر افزایش پیدا کند تا باشگاههای استان بعنوان ارکان هیات استان شناخته شوند و رئیس هیات استان برای جلب نظر باشگاهها همه هم و غم خود را به کار گیرد و در تصمیمات استانی همه باشگاهها را دخیل نماید.

۲. تغییر در نحوه انتخاب روسای هیات های شهرستان ها:

با ملاحظه اساسنامه کنونی  ما شاهد یک نوع  دور در انتخابات رئیس هیات استانی  و روسای هیات های شهرستانی هستیم. وفق بند 3 ماده 14 اساسنامه همه روسای هیات های شهرستانی عضو مجمع هستند که تعداد قابل توجهی هستند و در استانی که فاقد تیم های لیگ لیگ برتری و دسته اول  و دسته دوم هستند در واقع تاثیر گذار بر انتخاب رئیس هیات استانی هستند و بیش از 50 درصد اعضای مجمع را تشکیل می دهند از طرفی برابر بند 4 ماده 43 اساسنامه  روسای هیات فوتبال شهرستانها نیز توسط رئیس هیات استان تعیین و انتخاب می گردند و همچنین مطابق بند 5 همان ماده رئیس هیات فوتبال استان می تواند در هر زمان نسبت به برکناری و عزل  رئیس هیات فوتبال شهرستان اقدام نماید  بنابراین رئیس هیات فوتبال استان می تواند قبل از اتمام دوره خود روسایی را بر سر کار بیاورد که با ایشان همسو بوده و در مجمع به وی رای بدهند و بدیهی است  زمانیکه رئیس هیات فوتبال شهرستان که پست خود را وام دار رئیس هیات فوتبال استان می داند  قطعا در زمان انتخابات به همان رئیس هیات سابق استانی و یا فردی که مد نظر ایشان است رای می دهد و اگر هم چنین نکند قطعا این امر شائبه مهندسی در انتخابات را دوچندان می کند و به همین دلیل  است که گاها روسای هیات های استانی تغییر ناپذیر هستند و تا 3 دوره کامل را در هیات استان حضور دارند که پرواضح است در این موقعیت نمی توان شاهد پیشرفت و توسعه فوتبال بود لذا پیشنهاد می گردد رئیس هر هیات شهرستانی توسط هیات رئیسه استانی به مجمع پیشنهاد و موضوع در مجمع سالیانه مطرح و با رای اعضای مجمع نصب و یا عزل گردد تا اختیارات رئیس هیات استان در این زمینه کاملا محدود گردد.

 

۳. حذف حق رای رئیس فدراسیون و مدیر کل ورزش و جوانان و رئیس هیات استان:

نه تنها اساسنامه استانی با اساسنامه فدراسیون در زمینه حق رای اعضای مجمع مطابقت ندارد بلکه در تعارض آشکار است . برابر ماده 21 اساسنامه فدراسیون رئیس فدراسیون حق رای ندارد و حضور وزیر ورزش در مجمع افتخاری است و اعضای افتخاری نیز حق رای ندارند لکن در اساسنامه استانی رئیس فدراسیون ومدیر کل ورزش و جوانان و حتی خود رئیس هیات استان هر کدام حق یک رای دارند که این حق رای با استقلال هیات فوتبال و دخالت دولت در فوتبال تعارض دارد مضافا اینکه با عدالت و انصاف نیز مغایرت دارد زیرا اگر بحث رقابت در انتخابات است چرا رئیس هیات فوتبال استان حق رای به خودش را داشته باشد لکن نامزد رقیب از این حق برخوردار نباشد و یا اینکه رئیس فدراسیون چه شناختی از نامزدهای استانی دارد که برای ایشان حق رای در نظر گرفته شده است و از طرفی با توجه به انتخاب رئیس فدراسیون توسط روسای هیات های استانی شائبه مهندسی در انتخابات تقویت می شود زیرا رد و بدل کردن آرا را به دنبال دارد و رئیس هیات استانی که به رئیس فدراسیون رای داده است طبعا رئیس فدراسیون در انتخابات استانی رای خود را  نیز به همان رئیس هیات استان خواهد داد که قطعا این امر معقول و منطقی به نظر نمی رسد  و باید اصلاح گردد و حضور مدیر کل ورزش و جوانان در مجمع بدون حق رای و بصورت تشریفاتی باشد و رئیس فدراسیون و رئیس هیات فوتبال استان نیز به تبعیت از اساسنامه فدراسیون هیچ حق رایی در مجمع نداشته باشند.

همچنین سایر تغییرات در اساسنامه و ضمیمه آن که بسیار زیاد است از جمله سوابق مدیریت و ….  نیز قطعا می بایست اصلاح گردد که دراین مجال نمی گنجد.

 

بخش دوم: ارزان کردن فوتبال

باید بپذیریم که تیم داری و باشگاه داری اکنون در کشور بسیار پرهزینه شده است و همه باشگاهها توان اداره خود را ندارند. ارقام قراردادهای مربیان و بازیکنان- هزینه های ورودی مسابقات- پرداخت هزینه داوارن- اسکان بازیکنان شهرستانی- تغذیه-  پزشکی – هزینه های اجاره چمن و خرید تجهیزات و البسه وغیره… برای یک تیم استانی بسیار سنگین است و در صورت عدم وجود اسپانسر امکان ورود به آن وجود ندارد و اگر رونق تیم های استانی کم شود قطعا تیمی در رده کشوری هم نخواهیم داشت و کل فوتبال استان فشل می گردد بنابراین همه باید تلاش کنند که فوتبال در استان ارزان شود و باشگاه داری و تیم داری با هزینه کمتری انجام شود تا استعدادها از دل این باشگاهها پرورش یابد و به تیم های رده بالا معرفی شوند و همه بازیکنان بتوانند از فوتبال لذت ببرند.

در اینجا  ذکر موارد ذیل برای این مهم ضروری می باشد:

۱_ حضور در لیگهای دسته اول و برتر کشور ایجاد نمیشود مگر با حمایت از تیم های استانی (بزرگسال و پایه) و پرورش بازیکنان با استعداد. بنابراین تقویت و حمایت از باشگاه ها گام اول است که باید هیات فوتبال در صدر کارهای خود قرار دهد.

۲_ تعدیل ورودی مسابقات و حق میزبانی جهت حمایت از فوتبال استان  توسط هیات استان.

۳_ تشکیل جلسات بین هیات فوتبال (پیشکسوتان و مدیران ورزشی و اساتید) و  ادره ورزش و جوانان با استانداری جهت اختصاص  مشوق های مالیاتی برای صنایع و کارخانه جات و ورود صنایع  و معادن استان و کارخانجات و شرکت های خصوصی به فوتبال با همین قوانین اندک موجود.

۴_ پای کار آمدن شهرداری با توجه به امکانات بسیار زیاد سخت افزاری در سطح شهر به نحوی که هر باشگاه یک‌ منطقه ای در سطح شهر را بعنوان دفتر باشگاه اختصاص دهد و آن باشگاه تحت حمایت آن منطقه شهرداری قرار گیرد و بتواند از امکانات مصوب شهرداری منطقه با رعایت عدالت بهره ببرد.

۵_  نیروهای مسلح (ارتش‌ _ سپاه و نیروهای انتظامی )

این نیروها هم از نظر سخت افزاری و امکانات چمن و … بسیار خوب هستند و هم از نظر جذب بازیکن سرباز بسیار مستعد هستند اما بصورت جزیره ای عمل می کنند و متولی فوتبال استان از این گنج بسیار گران بهاء  استفاده ای نمی کند و تحت برنامه ای منظم حرکت نمی کنند و هر کدام برای خود تشکیلاتی دارند که بصورت مستقل عمل می کنند و متمرکز و همسو با هیات فوتبال و وزارت ورزش نیستند و تبعیتی ندارند.

۶_ سایر ادارات دولتی نظیر سازمان زندان‌ها _ کانون های اصلاح و تربیت و آموزش و پرورش و دانشگاه ها و راه آهن و آستان قدس و غیره… هم نقش بسیاری در جهش فوتبال و ارزان کردن آن می توانند داشته باشند که باید طبق برنامه ی هیات فوتبال  و هماهنگ با متولی فوتبال عمل کنند و به ارزان شدن فوتبال کمک کنند و مکلف به حمایت از ورزش باشند و امکانات خود را در اختیار ورزش قرار دهند تا همگان از این امکانات بهره ببرند.

۷_ تصویب قانون جامع فوتبال در مجلس که البته این امر خارج از فوتبال استان است و می بایست توسط مجمع نمایندگان استانی در مجلس پیشنهاد و تصویب شود که می تواند کل ورزش کشور را تحت الشعاع خود قرار دهد که توسعه فوتبال استانی را نیز در بر خواهد گرفت.

 

نتیجه گیری  و ارائه راهکار:

با توجه به موارد فوق می توان در دو قسمت نتیجه گیری نمود:

اول اینکه با این اساسنامه استانی به جایی نخواهیم رسید و باید قبل از رسیدن دور بعد انتخابات نسبت به اصلاح آن سریعا اقدام شود تا فرصت سوزی نشود و گام اول این اصلاح هم اصلاح مجمع استانی و افزایش مجمع به حداقل 100 نفر و دخالت باشگاههای استانی در اداره فوتبال  به بنحوی که مجمع پویا و خلاق و ناظر به فوتبال استان داشته باشیم  لذا پیشنهاد می گردد هیات فوتبال استان که متولی امر فوتبال در استان است اگر بخواهد کاری ماندگار در فوتبال استان و حتی کشور انجام دهد می بایست  در اسرع وقت و بدون فوت حتی یک لحظه کارگروهی  متشکل از پیشکسوتان و حقوقدانان ورزشی تشکیل دهد و در خصوص تغییرات اساسنامه این ماموریت را به ایشان واگذار کند و بلافاصله این تغییرات به فدراسیون پیشنهاد شود تا فدراسیون اساسنامه استانی را اصلاح کند  و  در دور بعدی شاهد انتخابات  شفاف و با رعایت عدالت بیشتری باشیم.

دوم: تا زمانی که هیات فوتبال استان به عنوان متولی اول فوتبال استان کارآمد نباشد هیچ اتفاقی نخواهد افتاد و این کارآمدی بوجود نمی آید مگر با کارآمد کردن مجمع استانی  و انتخاب درست رییس هیات فوتبال استان با ویژگی های مدیریت بالا و تخصص و تعهد کافی در راس کار که از دل مجمع واقعی  بیرون می آید  و پر رنگ شدن نقش مجمع و باشگاه ها در اداره فوتبال و بعد برنامه ریزی کوتاه مدت و ميان مدت و بلند مدت برای پیشرفت فوتبال استان توسط هیات  و به کار بستن همه ظرفیت استان برای اجرایی شدن این برنامه با تعامل با استانداری_اداره ورزش و جوانان_ صنایع و معادن _ کارخانجات  دولتی و خصوصی و نظارت مجمع استانی بر رئیس هیئت استان و تشکیل جلسات منظم سالیانه مجمع و دعوت از پیشکسوتان و دلسوختگان فوتبال در مجمع و استماع نظرات ایشان و بررسی عملکرد هیات به منظور توسعه فوتبال در استان که این مهم با برنامه ‌ریزی درست قابل انجام خواهد بود و قطعا و بدون تردید با برنامه ریزی مدون به شرحی که گفته شد ظرف ۳ سال آینده می توانیم حداقل یک تیم در لیگ برتر کشور و یک الی دو تیم هم در لیگ دسته اول که پشتوانه تیم لیگ برتر می باشد بدون خرید امتیاز داشته باشیم.

محسن غلامی دامسکی