حاشیه ورزش :حوالی استادیوم*
از آن شب ۲۰ سال میگذرد؛ شب ایرلند، شب شی گیون، شب ضربه سر علی کریمی که میلمتری از کنار میله گذشت، شب کاتبک مهدی مهدویکیا که دایی عوض آنکه چند قدم عقبتر از کیا باشد روی خط دروازه بود، حمیدرضا صدر نازنین در مقاله تماشاگران چند روز بعدش به این بیسوادی شهریار اشاره درستی کرد و یکی از دلایل ناکامی ما را این حرکت ناشیانه آقای گل سابق جهان برشمرد، و در نهایت شب یحیی؛ گل یحیی. ضربه سری که کافی نبود برای صعود به کره و ژاپن ۲۰۰۲. یحیای محجوب و سربهزیر آن روزها که میخواست گریهاش را در پایان بازی از چشم دوربینها هم پنهان کند، پیدا بود که با همنسلانش تفاوت ماهیتی دارد. زبان انگلیسی میدانست و فیلم میدید. از آن روز ۲۰ سال گذشته است و یحیی بالا و پایین زیاد دیده است. جمله معروف عادل که گفت :«این چه وقت چیپ بعد از آن چند قهرمانی برای تیمهای لیگ برتر آورد و در دو مقطع به پرسپولیس آمد. بار اول ناکام بود، اما بار دوم با همکاری رفیقش؛ محمد حسنانصاریفر که از غارت مغولها در ایران بیشتر پرسپولیس را غارت کرد، زیرآب کالدرون سرمربی موفق آرژانتینی پرسپولیس را زدند و پدیده را وسط فصل بیسرمربی کردند و به پرسپولیس آمد. اتفاقی که پنجشنبه شب 26 اسفند گذشته در استادیوم آزادی افتاد به نظرم نقطه پایانی برای او به حساب میآید، نه از این باب که بعد از دربی تهران استعفا داد، حتی نه از این باب که من علاقهای به ماندنش ندارم-که دارم، چون اعتقادی به اینجور رفتن ندارم. مربی باید بماند و کارش را بکند، زندگی ادامه دارد-، بلکه از این بابت که رفتار تهاجمی غیرقابل کنترل او در شب دربی بعد از گل تساوی استقلال نشان داد تمام تفکرات تاکتیکی او به بنبست رسیده است. فوتبال گلزدن و گل خوردن دارد، برد و باخت دارد. اتفاقا همه تیمهای جهان بیشتر از اینکه برده باشند، باختهاند. پس چه نیازی به از کوره دررفتن؟ اگر مربیای در سطح پرسپولیس با یک گل رقیب از کوره درمیرود برای مربیگری این تیم کوچک است. یحیی سوت پایانش را خودش نواخت. وقتی توانایی دارد بازی را ببرد و مساوی میکند یعنی به آخر خط پرسپولیس رسیده است، حتی اگر استعفای نمایشیاش را هم پس بگیرد و برگردد، و حتی اگر این فصل بتواند جام را از رقیب سنتیاش بقاپد-که خیلی بعید است- باید بپذیرد که ته خط پرسپولیس رسیده است. تماشاگران پرسپولیس پایش ایستادند به امید اینکه بزرگ شود، نه اینکه تمام شود؛ اما این چه وقت تمام شدن بود آقای گلمحمدی؟!
*
از رفتار کاملا ناشیانه یحیی مهم تر این است که فرهنگ برانکو را یکسره نابود کرده است. فرهنگ برانکو بهانه نیاوردن برای باخت و نتیجه نگرفتن است. همان فرهنگی که باعث شد وقتی او باخت 100هزار تماشاگر ایستاده او و تیمش را تشویق کنند و مسبب گلات قهرمانی پرسپولیس بشوند. یحیی این فرهنگ را نه تنها نابود کرده است که فرهنگ تیم قهرمان ایران و فینالیست آسیا را به فرهنگ رقبای بهانهگیرش نزدیک کرده است. این کار از هر کسی برنمیآمد ولی یحیی به تنهایی این کار را انجام داده است.
*
قرعهکشی جام جهانی هم انجام شد و ما در گروهی افتادیم که خیلی دلمان نمیخواست بیفتیم. گروهی که رنگ و لعاب سیاسیاش به نقش و نگار فوتبالیاش اولویت دارد. البته که امیدواریم پس از گاز فلفل بازی ایران و لبنان که به صورت دخترانمان پاشیده شد این یار شاهد عزت دختران و زنانمان در کنار مردان این سرزمین باشیم.
خبرنگار علیرضامجمع