به گزارش حاشیه ورزش ، فدراسیون دوچرخه سواری در گذشته یکی از فدراسیونهای مدال آور ایران بود که حداقل در آسیا جزو مدعیان قرار داشت. این فدراسیون تیم های باشگاهی کنتینانتال مطرحی داشت که با حضور در تورهای مختلف نقش بسزایی در موفقیت های دوچرخه سواری ایران داشتند اما در این سالهای اخیر می توان گفت این فدراسیون تبدیل به خرابه ای شده که چیزی از آن باقی نمانده است.
در بحث استعدادیابی و ساختن پشتوانه از مدتها پیش رکابزنان با سابقه و کارشناسان این هشدار را داده بودند که در سالهای آینده فدراسیون در مورد پشتوانه سازی با مشکل مواجه می شود چون هیچ اقدامی برای ساختن رکابزنان آینده دار انجام نشده است. اکنون هم تعداد رکابزنانی که بتوان برای آنها شانس کسب مدال قائل شد، شاید به سختی بتوانند به تعداد انگشتان دو دست برسند.
*انبار انباشته از تجهیزات از رده خارج
بحث تجهیزات دوچرخه سواری ایران در بدترین شرایط خود قرار دارد و حتی تیمی که قرار است به قهرمانی آسیا اعزام شود با کمبود تجهیزات به روز و دوچرخه های جدید مواجه است. اگر به انبار فدراسیون سر بزنید تنها چیزی که موجود است تجهیزات قدیمی و از رده خارج است.
در حال حاضر رکابزنان یا از تجهیزات خودشان استفاده می کنند و یا تجهیزاتی که از سوی باشگاه در اختیارشان قرار گرفته است. در این سالها دوچرخه های به روز تهیه نشده و حتی در بخش پیست اکثر دوچرخه ها مربوط به سال ۲۰۱۰ به قبل است.
*از خانه نشینی دوچرخه سواران تا مدال آسیا که آرزو شده است
در سال های گذشته رکابزنان دائم در مسابقات بین المللی بودند اما الان علاوه براینکه تیم های باشگاهی ترغیب نمی شوند تا اعزامی داشته باشند، بدنامی ایران در بحث دوپینگ هم باعث شده که دعوت نامه از سوی کمیته برگزاری تورها برای ایرانی ها صادر نشود. در سالهای اخیر به اجبار تیم باشگاهی از ایران را دعوت می کردند که بخاطر جایگاه خوب آنها در رنکینگ بود اما پس از اینکه یا تیم ها منحل شدند و یا اعزامی نداشتند و در رنکینگ افت کردند ، این اجبار برای کمیته برگزاری تورها برداشته شد. البته بحث اقتصادی هم مطرح بوده که افزایش هزینه ها باعث کم شدن اعزام ها شده است اما فدراسیون هم برای جذب اسپانسر تلاش مضاعفی نداشت تا حداقل یک یا دو اعزام در سال انجام دهد تا این چنین در رنکینگ جهانی افت نکند. حضور رکابزنان ایران در مسابقات و رویدادهای مختلف بسیار کمرنگ شده است تا جایی که عملاً آنها خانه نشین شده اند و شاید تنها در سال حضور در مسابقات قهرمانی آسیا و هر چهار سال یکبار بازی آسیایی و المپیک را تجربه می کنند. حضور در مسابقات قهرمانی جهان که دیگر به رویا تبدیل شده است.
برای رشته ای که همیشه در آسیا مدال آور بوده ، اکنون کسب مدال هم تبدیل به آرزو شده است. نتایج سال های اخیر نشان می دهد ایران از دیگر رقبای آسیایی خود بسیار عقب افتاده است. در این میان تنها چیزی که باقی مانده است، تعدادی رکابزن است تلاش می کنند ته مانده انگیزه خود را حفظ کنند تا شاید اتفاقات خوبی در این رشته رقم بخورد.
*فدراسیون بی جا و مکان با خروارها بدهی
فدراسیون دوچرخه سواری دو واحد خود را در مرکز تهران فروخت تا در مجموعه آزادی صاحب یک ساختمان بزرگ و لوکس شود اما تنها چیزی که در حال حاضر وجود دارد این است که دو واحد ساختمان فدراسیون از دست رفت پول آن بر باد رفت و تنها یک ساختمان نیمه کاره و بدهی میلیاردی به پیمانکار باقیمانده است. از طرفی زمین آن هم استیجاری است و فدراسیون موظف است که به شرکت توسعه و تجهیز اجاره هم پرداخت کند.
این فدراسیون از شرکت توسعه و تجهیز گرفته تا بیمه و پیمانکار بدهکار است و حتی کنفدراسیون آسیا هم از ایران طلب دارد و هیچ همتی در این سالها نبوده که حداقل حق عضویت سالانه فدراسیون پرداخت شود. در حال حاضر آنچه که مسئولان قبلی برای دوچرخه سواری باقی گذاشته اند یک خرابه است که عملاً هر روز هم به ویرانه های آن اضافه می شود. سوال این است که چرا نظارتی انجام نمی شود و دیگر باید چه اتفاقی برای دوچرخه سواری بیفتد تا یک نهاد نظارتی ورود کند و مسئولان وقت را بخواهد که چه بلایی سر دوچرخه سواری آورده اند که این رشته حتی مکانی برای اسکان ندارد و بخش اداری آن مجبور است در کمپ تیم های ملی ادامه فعالیت دهد.
*مجمع فدراسیون هم مقصر است
در این میان مجمع دوچرخه سواری هم جزو مقصران است. مجمع بالاترین رکن تصمیم گیری در یک فدراسیون است. تمام اعضای مجمع در این سالها شاهد نتیجه نگرفتن در رویدادهای مهم، از بین رفتن استعداد ها و از دست رفتن ساختمان فدراسیون بودند اما هیچ کدام از آنها ورود نکردند و از مسئولان وقت نخواستند که پاسخ بدهند چه بلایی سر دوچرخه سواری دارد می آید. خود اعضای مجمع این اختیار را به رئیس فدراسیون دادند که ساختمان فدراسیون را بفروشد و اکنون آن ها هم باید پاسخگو باشند. از طرفی در این سالها بارها رسانه ها به مشکلات دوچرخه سواری پرداختند اما چرا اعضای مجمع به سادگی از کنار تمام مشکلات فدراسیون گذشتند. تنها کاری که در این سالها از اعضای مجمع شاهد بودیم این بوده که یک یا دو روز دور هم در تهران جمع شوند و هر آنچه که فدراسیون می گوید را مهر تایید بزنند و بعد به شهرهایشان برگردند. هیچکدام از آنها یک بار هم نشد تصمیمات و نتایج فدراسیون را به چالش بکشد.
اکنون هم دوچرخه سواران خیلی به آینده این رشته خوشبین نیستند زیرا هر کسی که برای ریاست می آید باید از صفر مطلق شروع به ساختن کند که این کار هزینه زیادی می خواهد و البته زمان بر است و شاید برای سال ها نباید انتظار بازگشت دوچرخه سواری به دوران درخشان قبلی را داشته باشیم.