به گزارش حاشیه ورزش
شهرزاد طاهری
خودتان را معرفی کنید؟
هانیه امانی متولد 20 خرداد.
نایبرییس هیات های هاکی ، کبدی بیس بال آمادگی جسمانی قایقرانی دبیر هیات جانبازان معلولین.
مربی تیم ملی دوومیدانی افغانستان و مربی تیم ملی دوومیدانی معلولین ، هیات رییسه تیراندازی باکمان استان مشاور ارشد بانوان ایچی گکی کشور عضو انجمن پارکور کشور مولف کتاب دیروز امروز فردا مترجم کارآفرینی در ورزش. ارشد ادبیات فارسی ، ارشد مدیریت ورزش .
چطور به ورزش علاقه مند شدید؟
عمو من کشتی گیربود و از کودکی در منزل با برادرم کشتی میگرفتم و علاقهمند به ورزش شدم . مدرسه رفتم و چون همه تعریف میکردند و بیشتر علاقهمند شدم .
اگر به قبل برگردید بازهم این مسیر انتخاب خواهید کرد؟
تجدیدنظر میکنم مسیر سختی بود مسیر پر از سنگلاخ و اینکه خیلی رقابت بود ، رقابت در زیرآب زدن .متاسفانه در ورزش رفاقت نیست و فقط زیرآب زنیها هست و….
حقوق و ادبیات قبول شدم و دانشگاه تربیتمعلم نرفتم و رفتم سمت ورزش حتی قراردادی نبودم و بدون حقوق عمرم رو گذراندم و همینالان 7 سال بیمه کم دارم .
شما با جانبازان و معلولین فعالیت داشتید،کمی از سختی کار با آنها بگویید؟
جانبازان و معلولین واقعا یک عاشق می خواه که باهاشون کار کنه سخت است کار کردن با این افراد .
آره من از 17 سالگی مربی مشهد بودم و با بچهها دوومیدانی کارکردم و قبل از آن با توان یابان ذهنی کارکردم و همه توانم و گذاشت.
سختی داره اما شیرینی خاصی هم در کنارش هست . چون کسی که از عهده کار خودش بر نمیاد را باید کمک کرد. دیدن ورزش کردن و خندیدن این افراد به همراه حس خوب خانواده واقعا خوشحالکننده بود اما دیسک کمر گرفتم چون زمان بارداری مربی تیم ملی بودم و به دلیل جابجایی ویلچر معلولین مهره کمرم دچار آسیب شد.
اگر یک شهر بهجز شهر مشهد بخواهید انتخاب کنید برای ورزش وزندگی کدام شهر انتخاب شماست؟
حضور من در ورزش و ماندگاری در این شهر به خاطر آقا امام رضا ع است و اینکه حاجتهای بسیار گرفتم . دوست داشتم همیشه پدرم بهعنوان زائر به مشهد بیاید زادگاه من تبریز است و متعلق به آنجا بودم و هر کس تعصب به زادگاهش دارد.
نگاه اجتماع سالهای اول ورود به ورزش ازنظر یک خانم بودن و ورود به ورزش چه بود؟شما چه کردید؟
برای ورود به ورزش در خانواده مشکل نداشتم. حضور در ورزش بانوان ه با تعصب و مخالفت اجتماع همراه بود امکاناتی نداشتیم و جدی نمیگرفتن. زمین تخصصی وجود نداشت و بیشتر امکانات به کشتی و فوتبال برمیگشت .
بعضی از مسوولین نگاه ویژهای به ورزش معلولین داشتند . حسین شکوهی مدیرکل تربیتبدنی وقت از آن افراد بود . او در خاطرات پرارزش خودش اینطور عنوان میکند که هانیه یک دختر 18 ساله بود که بچههای فلج مغزی با همان حالت در آغوش می گرد و تمرین میداد . هنوز هم بعد از سالها تعدادی از بچههای آن دوران با پیامهای عاطفی محبت خودشان را به من ابراز میکنند .
مشوق اصلی شما چه کسی بود؟
عموی من مشوق اصلی من بود پدر من فرهنگی و بیگانه با ورزش بود ، ترکزبان و متعصب بود اما مشکلی با ورزش نداشت و همیشه همراه من بود بااینکه حقالزحمهای دریافت نمیکردم و پدرم از این موضوع آگاه بود اما همیشه حمایتم میکرد و دوست داشت من هم مثل خودش معلم باشم و از اینکه در کار آموزش ورود پیداکرده بودم بسیار خوشحال بود .
مشکلات و موانع شما در ورزش چیست؟
مجموعه خوبی در شهر مشهد وجود ندارد برای بانوان و خانوادهها نیز این دغدغه رادارند .
زندگی بدون ورزش برای شما؟
من زندگیام را بدون ورزش ندیدم و معتاد و عاشق ورزش بودم . اگر در هر رشته دیگری ورود پیدا میکردم شاید موفقیت بیشتر میداشتم حتی اگر یک فعالیت اقتصادی میداشتم اما چون ورزش را دوست داشتم محدودیتم بیشتر شد .
شیرینترین و تلخترین خاطره ورزشی شما؟
شیرینترین خاطره شاگردی داشتم به نام بهجت بوقی بااینکه فلج مغزی بود روز اول شروع ورزش اسپاسم دستوپا داشت و اصلا امکان حرکت نداشت مادرش با ناامیدی کامل او را به ورزش آورده بود و فقط از طریق چشمها واکنش نشان میداد این کودک بهجایی رسید که قهرمان ملی شد و حتی پرتاب نیزه را هم تجربه کرد .
تلخترین خاطره نرفتن دقیقه نود از اردوی تیم ملی و اعزام سفر به فرانسه با همه اینکه سالها در کنار این بچهها بودم مرا حذف کردند.
خاطره بد دیگر فوت شیرمحمدی که در رشته بسکتبال و تیراندازی باکمان سهمیه پاراالمپیکی کسب کرد و از بین ما رفت و تنها روزی بود که برای رفتن شیرمحمدی بانوی دوستداشتنی اشک ریختم .
اولین چیزی که به ذهنتان میرسد دربارخه کلمات زیر؟
تبریز : زادگاهم
ورزش بانوان : قدرت
کار بیرون : سخت است
آبی : سرور
نیما : عشق مامان
بوچیا : ورزش لاکچری معلولین
متینا : دختر مهربان
- نویسنده : شهرزاد طاهری