به گزارش حاشیه ورزش
دیدار دو تیم فولاد و ملوان در آخرین دیدار از هفته بیستویکم لیگ برتر به میدان رفتند که با گل دقیقه ۹۲ وحید حیدریه به سود شاگردان علیرضا منصوریان به پایان رسید و فولاد بعد از سه شکست متوالی که با استعفای نکونام همراه شد، در اولین بازی منصوریان به اولین پیروزی خود دست یافت.
علیرضا منصوریان، سرمربی فولاد در نشست خبری بعد از بازی، اظهارکرد: بازی بسیار خوب و سنگینی بود و کیفیت خوبی داشت. همانطور که قبلا هم گفتم تلاش ما این است که با پلن A در خانه بازی کنیم زیرا هوادار خوزستانی علاقه به فوتبال هجومی و رو به جلو دارند.
وی بیان کرد: خیلی خوب موقعیت درست کردیم و دروازهبان فولاد خیلی کم در موقعیت خطرناک قرار گرفت. خدا را شکر در نیمه دوم با تغییر تاکتیک توانستیم موقعیتهای بسیار خوبی داشته باشیم. من شخصا میدانستم ملوان تیمی است که در آخر بازی خیلی خوب شکل بازی خود را تغییر میدهد.
سرمربی تیم فوتبال فولاد خوزستان گفت: روی تاکتیکمان اصرار کردیم و حقمان بود به گل برسیم و خدا را شکر روی ضربه حیدریه به گل رسیدیم. حریف ما دست و پا بسته نبود اما شانسی به آنها ندادیم.
داور خوب بود و چشمش نمیزنیم
وی عنوان کرد: احساسم بر این بود اگر ویدئوچک بود در صحنهای که معتقد بودیم توپ به دست بازیکن ملوان خورد، داور به زحمت نمیافتاد. البته آنقدر سرعت توپ بالا بود که اگر من هم داور بودم، نمیتوانستم تشخیص دهم. همچنین داور دو، سه آوانتاژ اعلام کرد که به ضرر فولاد بود ولی داور در چند صحنه فوقالعاده آوانتاژ داد. در مجموع داور خوب بود و او را چشم نزنیم. از عملکرد داور راضی بودیم. البته ما نمیخواهیم داوری به سود ما باشد ولی خوب قضاوت کرد.
منصوریان گفت: خدا را شکر میکنم که در اولین بازی شکل بازیمان به صورتی بود که توانستیم سه امتیاز دیگر به اندوختههای فولاد اضافه کنیم. جایگاه فوتبال و فولاد خوزستان اینجا نیست. کارمان سخت است و ۹ فینال سخت داریم و باید پلکانی بالا برویم.
او خاطر نشان کرد: دوره دوستی من با مازیار زارع به زمانی برمیگردد که من دستیار کیروش و قطبی بودم و او در تیم ملی بازی میکرد. زارع و نوری خود ملوان و از جنس ملوان هستند. برای او آرزوی موفقیت دارم.
سرمربی تبم فوتبال فولاد خوزستان در ادامه گفت: در این یکی دو روز با توجه به شناختی که از قبل روی فولاد داشتیم میدانستم فولاد نیاز به جراحی روحی – روانی دارد. در بالای تیم فقط دو دستور تاکتیکی داشتیم و برای تمام بالای تیم خلاقیت را در دستور کار گذاشتیم. سعی کردیم در عین حال که با دیسیپلین بازی میکنیم بازیکنان را از شرایط روحی – روانی که برای آنها ایجاد شده است خارج کنیم و اعتمادبهنفس به آنها برگردد. از آلگریا، مهاجم خارجیمان، خیلی راضی بودم. البته او هنوز غریب است و فکر کنم بازیکنان را به اسم نمیشناسد. ضمن اینکه تورس هم خیلی خوب بازی میکند و امروز یک مدل دیگر بازی کرد. از همه بازیکنانم راضی هستم. ساسان فکر میکنم در بازی ۱۲ تا ۱۳ کیلومتر میدود. در مجموع روز خیلی خوبی بود و به حواشی هم توجه نداشتم و تمرکزم روی تیم بود.
او درباره سوءتفاهمی که در گذشته بین او و خوزستانیها ایجاد شده بود، عنوان کرد: ما ایرانیها خون میدهیم که خاک ندهیم و شاید ۹۰ درصد کسانی که امروز روی سکوها بودند و شعار میدادند صحبت چند سال پیش من را یاد نداشتند اما آن حرف من دستبهدست چرخید. روی صحبت من با عربها نبود و روی صحبت ما با رژیم بعثی عراق بود. من وقتی به آبادان رفتم، بعد از یکی – دو دو ماه مرتضی بچاری را مجبور کردم به من عربی یاد بدهد و در حد محاوره یاد گرفتم. من عید قربان سال گذشته سه مدل دشداشه از بچههای شادگان، خرمشهر و آبادان هدیه گرفتم و در عید قربان به احترام آنها به تن کردم. من در خیابانهای آبادان با دشداشه قدم میزدم و نمیدانم چرا این پیغام به اهواز نرسید. کاری به بخش منفی شعارها که شاید با برنامه بودم ندارم اما همه آنها که روی سکوها بودند دوستان و برادران من بودند. همه برای یک خانوادهایم و نمیدانم هوادارانی که امروز شعار میدادند و برخی بچه هم بودند چگونه توجیه شده بودند.
منصوریان افزود: به هر حال تمرکزم روی بازی بود. البته مربیان شش گوش و شش چشم دارند اما من هم نگران فولاد بودم و از ساسان و ایوب خواستم که حواشی وارد تیم نشود و به آنها گفتم شما فقط ببرید. من بعد از آن اتفاق خیلی اهواز و با لباس عربی بودم و خدا را شکر که آن موقع من را نشناختند. من در لباس عربی احساس خوشتیپی دارم. به هر حال من هموطن و برادر آنها هستم و سنم به صورتی است که میتوانم تحمل کنم اما آنها را دوست دارم. روز گذشته هم گفتم قصاص قبل از جنایت نکنید. به هر حال برادران من هستند یا باید من را قبول کنند یا اگر من را قبول نکنند باز هم ناراحت نمیشوم. همه زندگیام را روی فوتبال جمع نکردم و همین قدر که خدا به من لطف کرده و یک پیرمرد من را در خیابان مثل پسرش در آغوش میگیرد برای من کافی است. اینکه خدا این چیزها را برای یک پسر معمولی در جنوب شرق فراهم کرده است از سر من زیاد است. اگر نپذیرید میروم و با عشیره شادگانی که با آنها عهد اخوت بستم برمیگردم.
او در پاسخ به این سوال که چقدر زمان میبرد تا صدای فوتبال پایه خوزستان باشد، گفت: روز گذشته با مربی تیم ملی جوانان صحبت کردم و گفتم به مرفاوی بگو حزباوی را به سلامت ببرید و سالم برگردانید. قول میدهم در مینیکمپها پایهها را بررسی میکنیم و با مدیر آکادمی فولاد خیلی بیشتر هماهنگ میشویم و به سراغ او میروم. من یک برنامه ۱۰ ساله برای باشگاه به مسئولان دادهام تا به ابرقدرت فوتبال تبدیل شود. من در نهایت چند سالهایی میمانم و میروم و نسل محمد علوی، والی و آلنعمه میآیند و سرمربی میشوند. من ابتدا کمک میکنم نسل جدیدی از سرمربیان درست کنیم و پایه را هم درست میکنیم و ترس ندارم و اجازه دهند به فوتبالیست ۱۶ ساله هم بازی میدهم. در ذوب آهن این کار را کردهام.