به گزارش حاشیه ورزش
حدود یک سال و یک ماه قبل، دربی ۹۸، دقیقه ۷۸، فاصله گل دوم پرسپولیس و تمام کردن کار، تکل بلند و بینقصی بود که صالح حردانی روی پای مهدی ترابی زد.
پسری با قد و قامت کوتاه که آمده بود از استقلال خودش را به تیم ملی برساند. آن روز، روز شانسش بود. اول مانع گلزنی ترابی شد سپس چند دقیقه بعد با یک سانتر عالی موجب گلزنی رودی ژستد. اما با آمدن ساپینتو و درخشش یامگا، کم کم صالح ریز نقش، جایگاهش را در سمت راست از دست داد اما امروز میتوانست مجددا روز شانسش باشد. او به جای یامگای مصدوم به میدان آمد و برابر شوت عیسی بدن را سد کرد.
توپی که با بیرون رفتنش مجددا از صالح یک قهرمان میساخت؛ ابتدا به تیر دروازه خورد و سپس درون دروازه آرام گرفت!
بازی شانس و زندگی همین است درست مثل match point 2005 وودی آلن که در آن سکانس معروف نشان داد کمی شانس چگونه زندگی را برمیگرداند.
اینبار تاثیر بدن صالح روی توپ عیسی همانی نشد که تاریخ را برایش تکرار کند. زندگی ادامه دارد شانسها میآیند و میروند اما برنده آنهایی هستند که با ورق خوب، بازی خوبتر را انجام میدهند.
عیسی هم در آن سو در حال موازنه بدشانسی و خوش شانسیهایش است تا معادله را به یک حالت پایدار برساند. اما مچ پوینت زندگیاش کجاست را خدا میداند!
اویی که از حضور در فینال لیگ قهرمانان آسیا محروم شد تا فرصت گلزنی در چنین رقابت مهمی را از دست بدهد و بعدا یک مصدومیت بیموقع یک ساله او را از میادین دور کرد شاید کماکان به دنبال آن «مچ پوینت »زندگیاش است.
هنوز هیچ چیز به پایان نرسیده نه برای عیسی نه برای صالح. قصه شانس و زندگی ما پر از این فراز و نشیبهاست نه روز شکست، نا امید درحد مرگ شو و نه در هنگامه فتح آنقدر مغرور که خیال کنی تا ابد آن بالایی.