به گزارش حاشیه ورزش ، با انتخاب مهدی تاج به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال، صدای پای کارلوس کیروش نزدیکتر از همیشه شده است و او طی روزهای آینده وارد تهران خواهد شد و در تصمیمی قریبالوقوع باید بار دیگر او را در نیکمت تیم ملی ایران ببینیم. در حال حاضر تنها خبر رسمی درباره حضور کارلوس کیروش در تیمملی، توییت مدیر رسانهای این تیم است که با اعلام پایان کار دراگان اسکوچیچ، آمدن کیروش را وعده داده است اما براستی آیا بازگشت کیروش به تیمملی به نفع فوتبال ایران است؟
کارلوس کیروش در دوره نخست حضور هشت سالهاش در تیمملی، با این که کمک زیادی به پیشرفت فوتبال ایران کرد اما چالشهای این مربی پرتغالی در برهههای مختلف باعث شد که ایران در آستانه رسیدن به قله موفقیت، سر بخورد و به پایین بغلتد. به همین دلیل این موضوع بسیار حائز اهمیت است که کیروش بتواند در برهه دوم مربیگریاش در ایران با برطرف کردن این رفتارها، فوتبال ایران را یک قدم بیشتر از قبل به موفقیت نزدیک کند تا دوباره به خاطر تک لحظهها، حسرت نخوریم.
حال اگر برهه نخست کیروش در فوتبال ایران را “کیروش یک” و برهه فعلی این مربی پرتغالی را “کیروش ۲” بنامیم، چه توقعاتی باید از کیروش ۲ داشته باشیم که این مربی دیگر مانند “کیروش یک” رفتار نکند؟
یکی از مهمترین نقاط ضعف یا رفتار غلطی که کیروش داشت، چالش و اصطکاک دائمی با مربیان لیگ برتری بود که شاخصترین آنها، جدال با برانکو ایوانکوویچ، سرمربی وقت پرسپولیس بود.
چالش کیروش با مربیان لیگ برتری در آن برهه زمانی باعث شد که بازیکنان با وجود همه همدلی که در تیمملی داشتند، بین مربی ملی و باشگاهیشان بمانند؛ به نوعی این بازیکنان همواره در برزخ بودهاند.
ضربه دیگری که این چالشها به فوتبال ملی زد، دو دستگی بین هوداران بود؛ دو دستگیای که خصوصا در جام ملتهای ۲۰۱۹ دیده شد تا جایی که عدهای از حذف تیمملی در نیمهنهایی جام ملتهای آسیا خوشحال هم شدند.
کیروش در طول سالهای حضورش با ادبیاتی بد و طلبکارانه با مدیران ورزش کشور از جمله وزیر ورزش و جوانان، مدیران فدراسیون فوتبال به عنوان کارفرمای خودش، کارشناسان و برخی رسانهها و خبرنگاران درگیریهای فراوانی داشت که این چالشها حاشیههای زیادی را برای او و تیم ملی فوتبال ایجاد کرده بود.
علاوه بر این، کیروش به خصوص در اوایل حضورش در ایران، تمرکز ویژهای به روی بازیکنان دو رگه داشت که باعث شد در برههای لیگ برتر ایران نادیده گرفته شود و تب و تاب از این رقابت بیفتد. البته باید به این موضوع اشاره کرد که پس از پوستاندازی ابتدایی در تیمملی، کیروش مقدمات وضع قانونی در لیگ برتر را بنا نهاد که طبق آن، سهمیه زیر ۲۳ سال تیمها افزایش و به تبع، سهمیه بزرگسالان کاهش پیدا کند. همین قانون باعث شد که باشگاهها به اجبار هم شده به سراغ استفاده از بازیکنان جوان بروند که ثمره آن، همین نسل کنونی تیمملی است که به مرور در حال عبور از سن ۳۰ سالگی هستند. این قانون پس از رفتن کیروش از فوتبال ایران تغییر کرد و سهمیه ۲۵ سال به تیمها اضافه شد که حاصل آن، کاهش بازیکنسازی لیگ برتر است.
البته این که کیروش باعث پرورش بازیکنان جوان در لیگ برتر شد اما از طرفی، چالشی دائمی با سازمان لیگ منجر به تعطیلی پرتعداد لیگ برتر میشد. این چالش شاید از جنبهای به خاطر موفقیت تیمملی بود که هدفی مهم است اما از جنبهی دیگر، منافع باشگاهها در آن دیده نشده بود. حتی کیروش یک بار نسبت به عدم صعود تیمهای ایرانی به فینال لیگ قهرمانان آسیا کنایه زده بود که همان سال، برانکو با تیمی نصفه و نیمه به فینال این رقابتها رسید؛ اتفاقی که توسط یحیی گلمحمدی هم تکرار شد.
کیروش در گذشته بعضا با قهر و آشتیهای مکرر زمینه و بستر ایجاد چالش بیاثری را در فوتبال ملی ایجاد میکرد، موضوعی که حوصله بسیاری از طرفدارانش را نیز سر برده بود و بنوعی رفتن او را بر ماندنش ترجیح میدادند. این رفتارها زمینهای را فراهم کرده بود که کمتر کسی حاضر به دفاع از این رفتارهای او بود. موضوعی که در پس از جداییاش از تیم ملی به شکلی گسترده زمینهساز جوی سنگین علیه او شده بود.
با این حال “کیروش” نقاط قوت زیادی هم داشت که مهمترین آن، ساختن نسلی بود که پس از ناتوانی در صعود به جام جهانی ۲۰۱۰ آفریقای جنوبی، سه دوره پیاپی به این رقابتها صعود کرد تا دیگر صعود به جام جهانی، سقف آرزوهای ایران نباشد.
همچنین یکی از شاخصههای مهم کیروش، توانایی او در ایجاد نظم و انضباط در تیمملی بود به طوری که فوتبال ایران در هشت سال حضور او در تیمملی هیچوقت تا این حد شاهد هبستگی وانضباط تیمی در این تیم ملی نبود.
او همچنین همواره به عنوان رهبری باهوش و مقتدر زمینه ایجاد نظم درون تیمی را رقم میزد و بر این اساس تیم ملی از حاشیههای غیرفوتبالی و بعضا درون فوتبالی فاصله گرفته بود.
کیروش در سالهای حضورش در تیم ملی ایران با سیاست کاری که داشت با تکیه بر جوشش و غیرت و تعصب فردی و تیمی بازیکنان، زمینه ایجاد یک تیم منسجم و هماهنگ را فراهم کرده بود که این مهم نیز بر رفتار فوتبالی فردی و گروهی بازیکنان در زمین تاثیر مستقیمی گذاشته بود.
به گزارش ایسنا، حال و پس از گذشت حدود ۳ سال و ۸ ماه دوری، کارلوس کیروش پرتغالی در راه برگشت به تهران است تا یک بار دیگر به عنوان سرمربی تیم ملی فوتبال ایران افتخار حضور بیدردسر در پرافتخارترین رویداد جهانی فوتبال را داشته باشد. افتخاری که با ۵ بار حضورش در جام جهانی برای این مربی پرتغالی بزرگ و تاریخی خواهد بود.
واقعیت این است که او هیچ زحمتی برای این افتخار نکشیده اما، فوتبال ایران علاوه برخون دل خوردنهای فراوان حداقل تا به اینجا کار متحمل هزینهی مالی سنگین – بیش از ۱۰ میلیون دلار – برای کسب این افتخار شده است. بر این اساس در دوران «کیروش ۲» حداقل انتظار این است که او در کنار این دستاورد شخصی بزرگی که فوتبال ایران دودستی تقدیمش کرده، علاوه عدم تکرار نقاط ضعف آسیبزای گذشته، بتواند به همراهی و همدلی بیشتر در فوتبال ایران و ارتقا جایگاه فوتبال ملی ایران عزیز کمک کند.
امید است که مسوولان فدراسیون فوتبال و وزرات ورزش نیز با نظارت دقیق بر فعالیتهای این مربی پرتغالی زمینه ایجاد یک نظم دارای چارچوب با نظارتی کاملتر را فراهم کنند تا دیگر شاهد بازگشت حاشیهها به فوتبال ایران، با آغاز فعالیت «کیروش ۲» نباشیم.