قایقران، قایق، پارو حاضر ، آب غایب
قایقران، قایق، پارو حاضر ، آب غایب
گفتگو با مهلا عاطفه دار عضو تیم ملی قایقرانی (کانوپولو)

حاشیه ورزش –
متولد 23 اسفند 1370
3برادر و تک دختر
کارشناسی ارشد تربیت بدنی را با معدل الف به پایان رساندم حدود 15 سال فعالیت دارم.
من به رشته های آبی علاقه زیادی دارم و در تمام رشته های آبی فعالیت داشتم چه به صورت حرفه ای و چه آماتور ولی قایقرانی جذابیت خاصی دارد .
درباره کانوپولو اطلاعات زیادی نداشتم تا این که یکی از اقوام دروازه بان اسبق تیم ملی این رشته بودن و برای دیدارشان که به مشهد امده بودن رفتم. سرمربی تیم ملی من رو دیدن با مادرم صحبت کردن و تایید کردن که از نظر فیزیک بدنی بسیار مناسب این رشته هستم و در آینده اگر ادامه دهم
قطعا موفق خواهم شد اینطور شد که بعد از اتمام اردو ها من ثبت نام کردم و به طور حرفه ای و جدی وارد این رشته شدم .
اوایل برای تیم خراسان رضوی بازی میکردم ولی از سال 95 تا کنون برای تیم شهرکرد که در لیگ برتر حضور دارند در رقابت ها شرکت می کنم که هر سال مقام اول را با این تیم کسب نمودیم .
برای اصفهان ، شهرکرد ، نوشهر و در نهایت مشهد بسیار بازی کردم .
متاسفانه در یک حادثه تلخ تصادف پدرم را از دست دادم و حالت افسردگی شدید به من دست داد و دوتا ازبرادرانم در خارج از کشور و دور از ما بودن ، گوشه گیری برای من یک روز مرگی رو به وجود آورده بود و حتی دور از دوستان روزها را سپری میکردم تا این که با قایقرانی آشنا شدم و رویه زندگی من تغییر کردو این ورزش حال من و خوب کرد .و شاید این تغییر بزرگ در زندگی ام باعث این موفقیت من شدچون حالم را خوب می کرد ادامه دادم به صورت پیوسته و حرفه ای .
برادران و مادرم بسیار مشوق من بودن و شاید ذوق و شوق آنها بیشتر از من بود به خاطر سن پایینم و تمرینات سخت و حتی ساعت های متفاوت از شبانه روز مادرم تنها کسی بود که همیشه در کنارم بود و حامی من .
بعد از ازدواج همسرم بیشتر از هر کس کنارم بود و اگر شرایط محیا بود شاید کنار من پارو هم میزد تمرینات بسیاری با همسرم سپری کردم در کوه و یا پارک تمرینات استقامتی زیادی داشتیم و این ذوق را نه به زبان بلکه به عمل نشان میدهد حتی با مرخصی های روزانه در کنارم هست و بوده .
چالش های ما ورزشکاران زیاد ولی من توقعی ندارم … محل تمرین یکی از مشکلات اصلی در شهر مشهد برای من بوده ،مسابقاتی در شهر خودمان باشد ،که برای تیم مشهد پارو بزنم و در شهر خودم .ولی به اجبار در شهر کرد بازی می کنم هرچند آن تیم را دوست دارم ولی این اتفاق نیافتاده است از جمله نبودن اسپانسر و …
در حرفه ما تجهیزات بسیار پر هزینه است مثل قایق و پارو . قایق را که نمی توان خرید کرد شاید تجهیزات دیگر را بتوان خرید ولی قایق رانه.. حتی اگر توان خرید داشته باشی از نظر حمل و نقل بسیار مشکل است و قایق های مشهد متاسفانه از سالهای گذشته بوده و بسیار فرسوده شده است . و حتی اضافه نشده است .
استان ما از نظر تجهیزاتی و حتی محل تمرینی ضعیف است و تمرینات ما تا اوایل دی ماه در سد چالیدره میسر بود ولی رفته رفته با پایین رفتن سطح آب پارو زدن مشکل و حتی غیر ممکن خواهد شد . مدتهاست تمریناتم رو به تنهایی انجام میدهم در صورتی که تمرینات ما باید حتما با تعداد باشد استقامتی و سرعتی نیست که بدون تجهیزات سپری کنیم اما باید تمرینات را انجام بدم تا ازهم تیمی هایم عقب نمانم .


در سال های اولیه که تمرین میکردم کسی با این رشته آشنا نبود و وقتی عنوان میکردم قهرمان قایقرانی هستم با تعجب سوال میکردن مگر مشهد آب دارد،؟ دریا دارد ؟ و برای همه سوال بود و کم کم رسانه ها و فضای مجازی بیشتر عموم مردم با این رشته آشنا شدن ولی در حقیقت باز هم عدهای این رشته را نمیشناسند و حتی نمیدانن قهرمانانی در این شهرحضور دارند.
بهترین حس و حال دنیا زمانی بود که اسم من را اعلام میکردن و مدال به گردنم می انداختن بسیار برایم شادی افرین بود ولی مسئولین را نمیدیم در
در کانوپولو تعداد زیادی ورود پیدا می کنند ولی عواملی مثل استعداد نداشتن ، تجهیزات گران قیمت باعث شده از 100 درصد 2 درصد ادامه دهند .
10 نفر تیم کامل بودیم از جمله جوانانی که حتی در تیم ملی حضور داشتند که متاسفانه همگی این رشته را کنار گذاشتند و در حال حاضر فقط من تنها هستم و تمرین میکنم عواملی مثل بی مهری های هیات استان ، مسابقاتی که اعزام نمیشدند ،تمرینی که نبود ، تجهیزاتی که وجود نداشت . اگر شرایط محیا شود باز هم دور هم جمع خواهند شد .
سد چالیدره فضای خوبی در مشهد است ، اگر فضا در آنجا محیا باشد قطعا با حضور گردشگرانی که در آن منطقه حضور پیدا میکنند رشته ما بیشتر تبلیغات و در نهایت امکان جذب نفرات بیشتر و پشتوانه های آینده را رقم خواهد زد .
سالهای اول استخر مجموعه کوثر در اختیار هیات بود ولی پس از آن به بخش خصوصی واگذار شد و کار ما سخت تر شد .

خاطره خوب در سنگاپور در دور نیمه نهایی مسابقات آسیایی مالزی نیمه اول یک صفر شدیم و بچه ها روحیه بدی داشتند ولی تمام تلاشمان را کردیم تا مساوی شدیم و در دقایق آخر برای مشخص شدن فینالیست گل طلایی را باید میزدیم این گل را در ثانیه های اول وقت اضافه من زدم و تشویق و سرو صداهای تیم حال خوبی به من داد که تیم با گل من صعود کرد که به نظر من جز بهترین خاطراتم بود که یک کار تیمی خوب با گل من با خوشی بود.


بدترین خاطره من تعلیق چند ساله فدراسیون بود که برای مسابقات آلمان 3 صبح پرواز داشتیم ولی کنسل شد واین بدترین خاطره من در طول دوران تیم های ملی من و حضورم بود .
برای مهلا عاطفه دار و قهرمانان این رشته
آرزوی موفقیت را داریم
و امیدواریم که مسئولین شرایط بهتری را در اختیار این رشته قرار بدهند.
خبرنگار : شهرزاد طاهری

  • نویسنده : شهرزاد طاهری