نه هر کس سزاوار باشد به صدر
نه هر کس سزاوار باشد به صدر
یکی از شاخصه های مدیریت ورزش کشور لابی گری است پست بالاتر ارتباط قوی تری را طلب می کند .

حاشیه ورزش:لابی با شخصیت‌های سیاسی ، بویژه نمایندگان مجلس برای بقاء پست، در ارکان ورزشی ، مهمترین ابزار و دستاویز بعضی از مدیران حاضر است . این ویژگی به برکت شخصیت‌های سیاسی و تهاتر فی مابین روزبروز درحال توسعه است و هرلحظه شاهد اتفاقات پیش بینی نشده در دستگاههای ورزشی کشور هستیم. انتصابات فله‌ای، دست بوسی‌ها ، دور هم نشینی ، داد و ستد ، امتیازات دو سویه ، سفارشات بالا به پایینو… تبدیل به پای ثابت مدیریت باشگاههای کشور شده است. هرچقدر این مراوداتِ ،بده بستانها در گذشته در پشت پرده صورت میگرفت امروز علنی و مشهود و حتی افتخار افرین است.قانون بقاء پست در مورد آن‌ها کاملا محفوظ است یعنی از دستگاهی به دستگاه دیگر ، بطوریکه همیشه مدیر بوده و انگار مدیر زاده شده اند. تغییرات خرد وکلان در رویه‌ی آن‌ها اختلالی ایجاد نمیکند و برای حفظ پست مدیریت، به سرعت خود را با تغییرات حاکم همرنگ میکنند. و چون پس از پایان مدیریت پاسخگو نیستند اصولا بخش اعظم سرمایه را برمبنای بقای خود تعریف میکنند.این نوع مدیران در امور خود ریسک پذیر نبوده و در انجام امور به دلیل عدم آگاهی از قوانین، دستور مستقیم بر انجام یا عدم انجام کار نمی‌دهند وبا پاراف و هامش نامه ،درخواست‌های ارباب رجوع معمولا جمله‌ی معروف طبق مقررات رفتار شود استفاده کرده و بازتاب بد یا خوب بودن را به دیگران پیوند می دهند .اطلاعاتشان از قوانین، پایین‌تر از میزان لازم است . از پذیرش مسؤلیت امور بیم دارند و تلاش میکنند کلیه مسؤلیت‌ها را بر عهده‌ی نیرو‌های تحت امرشان بگذارند. کلی گویی از شگرد های راهبردی انان بشمار می آید ودر تصمیم گیری های اولیه از موافقت یا مخالفت پرهیز میکنند و اصولا با جواب‌های مبهم به فکر برون رفت از عواقب احتمالی تصمیمات هستند. تا مبادا ضعف شأن مشهود شود .

  • نویسنده : مهرشاد عنبری