حاشیه ورزش– تیراندازی ایران همچنان درگیر مشکلاتی است که سالهاست گریبان این رشته را گرفته؛ نبود مربی خارجی، کمبود مهمات و خروج مربیان داخلی که تجربه بینالمللی داشتند، باعث شده مسیر پیشرفت ملیپوشان بارها نیمهکاره بماند. آخرین حضور تیم ملی در قهرمانی آسیا و جام جهانی نیز گواهی بر این ماجراست؛ جایی که تنها چند مدال در رشتههای غیرالمپیکی به دست آمد و در جام جهانی چین هم دست تیراندازان ایران خالی ماند.
ستارههایی که خاموش شدند!
تیراندازی ایران در سالهای اخیر هر زمان روی سکو رفته، بیشتر به نظر میرسد به لطف ظهور پدیدههایی فردی بوده تا نتیجه یک برنامهریزی منسجم. جواد فروغی با طلای تاریخی خود در المپیک توکیو، شرمینه چهلامیرانی با سهمیه غیرمنتظره در تفنگ و موفقیت هانیه رستمیان در تپانچه نمونههای روشنی از این وضعیتاند؛ ستارههایی که درخشان شروع کردند اما به مرور افت کردند.
جواد فروغی با طلای تاریخی خود در تپانچه بادی المپیک توکیو نام ایران را جهانی کرد. اما او بعد از آن نتوانست در همین رشته مدالی کسب کند. در عوض، در رشتههایی چون تپانچه ۵۰ متر و سنترفایر موفق به کسب مدال شد؛ رشتههایی که جایگاهی در المپیک ندارند و عملاً کمکی به موفقیت ایران در بزرگترین رویداد ورزشی دنیا نمیکنند.
هانیه رستمیان یکی از امیدهای اصلی تیراندازی ایران بود. او در دو دوره متوالی موفق به کسب سهمیه المپیک توکیو و پاریس شد و در اکثر مسابقات جهانی و جامهای جهانی فینالیست میشد، اما امروز شرایط تغییر کرده است؛ رستمیان در همین دو مسابقه اخیر در جام جهانی چین و حتی در قهرمانی آسیا فاصله زیادی با فینالیستها پیدا کرده و رسیدن به جمع برترینها برایش دشوار شده است. برنامه تمرینی نامناسب، کمبود مهمات و یا مهمتر از همه، فقدان یک مربی باتجربه میتواند از دلایل این اتفاق باشد.
شرمینه چهلامیرانی که قبل از قهرمانی آسیا از او بهعنوان یکی از آمادهترین تیراندازان ایران نام برده میشد، در هر دو رویداد قهرمانی آسیا و جام جهانی عملکردی پایینتر از انتظار داشت و نتوانست نتیجهای در شأن تواناییهایش بگیرد.
در این میان، امیر جوهریخو مدال برنز قهرمانی آسیا را به دست آورد؛ موفقیتی غیرمنتظره که نشان داد استعدادهای تازهای در تیراندازی ایران وجود دارند، هرچند این استعدادها نیز باید مورد حمایت قرار بگیرند و برایشان برنامه اصولی داشت.
مربیانی که رفتند
یکی دیگر از مشکلات اساسی، کوچ مربیان داخلی است. مربیانی که در دوران حضور لازلو، سرمربی مجارستانی، در کنار او پرورش یافته بودند، حالا در کشورهای دیگر فعالیت میکنند و تیراندازی ایران از حضورشان محروم مانده است. این خروج سرمایه انسانی ضربه بزرگی به آینده این رشته وارد کرده و حتی فرصت انتقال تجربه به نسل جدید مربیان هم از دست رفته است.
تحریم و کمبود مهمات؛ مانع همیشگی
تیراندازی ایران همیشه با مشکل کمبود سلاح و مهمات دستوپنجه نرم کرده است؛ مشکلی که به دلیل تحریمها جدیتر شده و کیفیت تمرینات ملیپوشان را به شدت پایین آورده است. با این حال، در سالهایی که لازلو بهعنوان مربی خارجی در ایران حضور داشت، شرایط بهتر مدیریت شد و تیم ملی توانست نتایج ارزشمندی کسب کند. همین تجربه نشان میدهد که اگر دوباره شرایط جذب مربی خارجی فراهم شود، میتوان به بازگشت تیراندازی ایران به روزهای اوج امیدوار بود.
چشمانتظار ناجی خارجی
با توجه به این شرایط، به نظر میرسد تیراندازی ایران بیش از هر زمان دیگری به حضور یک مربی خارجی تراز اول نیاز دارد؛ مربیای که بتواند مانند دوران لازلو ساختاری تازه ایجاد کند، به ملیپوشان انگیزه بدهد و استعدادهایی چون هانیه رستمیان و شرمینه چهلامیرانی را دوباره به سطح جهانی برگرداند. بدون چنین تحولی، مدالهای تیراندازی همچنان پراکنده و مقطعی باقی خواهد ماند و رؤیای تداوم موفقیت، دور از دسترس میماند.