به گزارش حاشیه ورزش
در یک سطح شما فقط باید به عجیب بودن این موضوع بخندید؛ چارهای هم غیرازاین ندارید. در اینجا با اتفاقی مواجه هستید که هیچ ربطی به یک تصمیم فنی و حرفهای برای یک نابغه ندارد، اما با وضوح مطلق، به سمت و سویی که ورزش جهان در حال حرکت به آن است، اشاره میکند؛ دروغین و غیرواقعی بودن. این مسیری است که رونالدو در پیش گرفت و به سمت مقصد نهایی آن در حال حرکت است اما کدام کریس؟
فقط میتوانید تصور کنید که چه بر رونالدوی این روزها مغموم و البته شکستخورده در زمین، رفته است؟ او همان بازیکن مغرور منچستر است که راهی عربستان شده است؟ آبا به این فکر کردهاید که وقتی میخواهد درباره باشگاه النصر صحبت کند، درباره کدام استانداردهای فوتبالی میخواهد حرف بزند؟ او درباره ظرفیتها و واقعیتهای ورزشگاههای عربستان برای بازی هم خواهد گفت؟ او درباره النصر که این روزها بهظاهر دوستش دارد اما در ورای آنیک ویرانه قرار دارد، چه خواهد گفت؟
بااینحال، غم و اندوه زیادی در این ماجرا وجود دارد و البته یک داستان هشداردهنده و مهم. واقعیت ساده است. رونالدو به طرز معجزهآسایی فوتبالیست خوبی بود. اما او از یک جای ماجرا به بعد، از این ماجرا و عنوان کنارهگیری کرد. ناگهان نوبت رسید به جنجالهای عجیبوغریب، جزر و مد خیرهکننده پولهای هدررفته و … که همگی از یک شکاف عمیق اما حقیقی میان این فوتبالیست باشکوه و مجموعه صنعتی رونالدو حکایت داشت. واقعیت از این نقطه سرچشمه گرفته و داستان امروز را رقمزده است.
تماشای این اتفاق ناراحتکننده است؛ دیدن رونالدوی فوتبالیستی که به دلیل سن و سالش، دیگر تمامشده است. در دیدن چنین شخصیت تاثیرگذاری که حالا به نماد حرص و طمع انسان تبدیلشده، غمانگیزی نیز وجود دارد. بهراحتی میتوان محبوبیت رونالدو را بهاشتباه درک کرد و آن را بهعنوان بازاریاب و یک مجموعه اقتصادی مشهور تلقی کرد. او دیگر آن ستاره دستنیافتنی نیست. این رونالدو نمادی از همان مجموعه صنعتی است که بایستی فقط پول تولید کند. دیگر قرار نیست ستاره کمنظیر مستطیل سبز را ببینیم. او دیگر به آخر خط رسیده و سوار هواپیمایی به مقصد عربستان شده است.
البته که رونالدو برای پروژه جدید، یک داستان نشاطآور و کاملی هم دارد. او یک بچه فقیر با گذشتهای سخت است که جهان را بااستعداد و کار سخت و مداوم فتح کرد و فوتبال را بهعنوان کارخانه رویاها تجسم کرد. رونالدو سرنوشتش را درست کرد، بدنش را درست کرد، دندانهایش را درست کرد، شروع شکستهاش در زندگی را درست کرد. اگر دنیا برای شما بسته به نظر میرسد، یک داستان الهامبخش وجود دارد که بهخوبی، تبدیل به یک صنعت شده است.
اکنون هم کریس رونالدو در قامت یک ابر پروژه صنعتی وارد عربستان شده است. درواقع، با رونالدوی جدیدی مواجه هستیم که ربطی به اسطوره کم بدیل فوتبال ندارد. وقتی او از لیست بازی در سطح اول اروپا کنار گذاشته شد، فقط یکراه وجود دارد که این شکست را جبران کند؛ نقش جدید وی برای فوتبال جهان و شاید مقاماتی بالاتر. پایان پروژه سابق او در جام جهان قطر روی داد؛ وقتی سانتوس 68 ساله یک بازیکن 21 ساله را به کریس ترجیح داد. همهچیز برای ابرستاره پرتغالی مستطیل سبز معلوم بود.
در چنین فضایی، تحلیل فوتبالی و فنی انتقال کریس به سعودی یک انحراف واضح است. وقتیکه هفتهنامه مشهور اکیپ فرانسه تیتر زد “یک انحراف اقتصادی”، قصد داشت واقعیتهای ماجرا را نشان دهد. در اینجا یک واقعیت وجود دارد. رونالدو دیگر یک فوتبالیست نیست. او دیگر بازی نمیکند. حالا، او یک بازیگر، یک وسیله تبلیغ و یک ابزار قدرت است.
حالا میراث کریس رونالدو چه میشود؟ صدها هزار گل، پنج هزار هت تریک، اولین بازیکنی که در هر لیگی بوده توانسته به تمام تیمها گل بزند و … بسیاری دیگر. باید واقعیت را دید. او دیگر کریس سابق نیست و در نقش جدید، کسی کاری به این اعداد و ارقام ندارد. او به آخرین ایستگاه رفت تا در عربستان تبدیل به یک مجموعه صنعتی شود مملو از برندها، تصاویر، استایل ها و دیگر هیچ. دیگر کریس رونالدو و روح فوتبالیاش را نخواهیم دید. او یک کالای مدرن در سطح جهانی است.