به گزارش حاشیه ورزش ، این روزها بازیکن سالهای دور تیم ملی و کاپیتان سابق استقلال به عنوان مربی در کنار ساکت الهامی در نساجی حضور دارد. او و برادرش از ستارگان تاریخ باشگاه استقلال و جزو ارکان اصلی قهرمانی این تیم در جام باشگاههای آسیا ۱۳۷۰ هستند. تجربه و خاطرات سالهای دورش در استقلال و تیم ملی ما را بر این داشت تا به سراغش برویم و با او به گفت وگو بپردازیم. او از شروع فوتبالش تا حضور در داربی، گلزنی به ناصر حجازی و دوران درخشش در استقلال گفت. کاپیتان سابق استقلال متولد ۱۶ مرداد و ۶۱ ساله است.
در ادامه گفتوگوی شاهرخ بیانی با ایسنا را میخوانید…
* فوتبال را از کجا و چگونه شروع کردید؟
شروع فوتبالم سال ۵۵، ۵۶ از تیم تاج شروع کردم. ۱۵ سالم بود و مرحوم مصطفی شرکا که بچه محل ما بود یک روز به ورزشگاه شماره سه آمد که همه فوتبالیستها آنجا بازی میکردند. او به دوست من گفت شاهرخ بیانی را به تیم تاج ببر. سنی نداشتم و نشد بروم اما شش ماه بعد دوباره آقای شرکا آمد و بازی مرا دید و گفت چقدر من خوب بازی میکنی. به من گفت به تاج بروم. بعد از رایکوف، جکیچ سرمربی تاج شده بود و من به تمرین تیم تاج رفتم. انتخابی جوانان بود و من بازی کردم و همان روز مرحوم پورحیدری و آقای جکیچ مرا انتخاب کردند. از فردای آن روز من با تیم بزرگسالان تیم تمرین کردم. بسیار سریع به تیم بزرگسالان رفتم چون تکنیکم خوب بود و مرا پسندیدند. اوایل فقط چند دقیقه به من بازی میرسید اما در بازی مقابل تیم رستاخیز خرمشهر که مرا فیکس گذاشته بودند، خوب کار کردم. در آن بازی یک بر صفر و با گل رضا نعلچگر حریف را شکست دادیم. این شد که سریع فیکس شدم و تیم ملی نوجوانان، جوانان، امید و بزرگسالان را طی کردم.
* بعد از انقلاب در استقلال حضور داشتید. شرایط تیم چگونه بود و تیم به چه شکلی روانه مسابقات شد؟
تاج متعلق به تیمسار خسروانی بود و بعد از انقلاب به همین دلیل آمدند و همه چیز را در باشگاه به هم ریختند و اموال باشگاه را بردند. اول انقلاب همه چیز تعطیل شد اما اولین بازی تیم تاج بعد از انقلاب زمانی بود که میخواستند یک جام به نام مهدی اسفندی برگزار کنند. ما میخواستیم در زمین راهآهن بازی کنیم اما به دلیل اسم تاج اجازه ندادند وارد زمین شویم. منصور پورحیدری و مصطفی شرکا آنجا بودند و خوب یادم است. چند اسم مثل آزادی، استقلال و جمهوری را پیشنهاد دادند و در بین این اسامی با نام استقلال موافقت کردند. ما با این اسم در جام مهدی اسفندی بازی کردیم. لباسهای ما در آن موقع آدیداس بود و تیم معتبری داشتیم. بعد از انقلاب آرام آرام به شرایط بازی برگشتیم. امکانات خیلی خوبی داشتیم اما همه آن را از ما گرفته بودند. آقای آتشی، آن تیم را مدیریت میکرد و در آن زمان آقای شاهحسینی رییس سازمان تربیت بدنی بود.
بیانی: اگر بودم ستاره سوم را هم میگرفتیم/ روی حساب رفاقت از تیمملی کنار کشیدم
* از تجربه حضورتان در اولین داربی بعد از انقلاب صحبت کنید. تیم شما یک بر صفر جلو بود که هواداران به زمین میآیند و بازی نیمه تمام باقی میماند.
برخی از بازیکنان تاج از ایران رفته بودند اما برخی دیگر ماندند. من، اصغر حاجیلو، رضا نعلچگر، شاهرخ مطیعی، هادی نراقی و حسن نظری در تیم بودیم. ما بازی را برده بودیم که یک دفعه پرسپولیسیها وارد زمین شدند و بازی نیمه تمام ماند. بعد از آن در سال ۱۳۶۱ پر تماشاگرترین داربی تاریخ اتفاق افتاد. ۱۲۰ هزار تماشاگر به آن بازی آمدند و جمعیت به شکلی بود که هواداران روی نورافکنها هم نشستند. خودمان هم باور نداشتیم که ۱۲۰ هزار تماشاگر به این بازی بیایند. مردم دوست داشتند بازی را زنده ببینند و همه آمده بودند. بازی را متوقف کردند چون اگر نورافکنها را روشن میکردند، ممکن بود برای هواداران مشکل پیش بیاید. پرسپولیس در آن بازی یک بر صفر شکست خورد اما یک نفر توهین نکرد و یکی از بهترین بازیهای تاریخ داربی را شاهد بودیم. در آن بازی به علی پروین و ناصر حجازی گفتند که بروید و به تماشاگران بگویید از روی نوافکنها پایین بیایند و خداراشکر هیچ اتفاقی هم نیفتاد.