عروس‌های تعریفی فوتبال ایران!
عروس‌های تعریفی فوتبال ایران!
این روزها رویه بدی در فوتبال ایران به وجود آمده و بازیکنان از محبوبیتی که بین هواداران دارند، سوءاستفاده می‌کنند.

به گزارش حاشیه ورزش، “صداقت” در فوتبال ایران دیگر جایی ندارد و نباید هیچ حرفی را باور کرد. فرض کنید ما یک هوادار فوتبال باشیم، تکلیفمان با مدیران فوتبال که مدت‌هاست روشن شده اما نباید از بازیکنان چشم‌پوشی کرد. بیشتر از همه هم باید از آن‌هایی که ادعای وفاداری‌شان زمین و زمان را فرا گرفته است، بترسیم چون احتمالا قرار است بیشترین ضربه‌ها را از آن‌ها بخوریم.

نبود صداقت در فوتبال ایران دیگر مضحک شده و وقتی نقل قول‌ها یا پست‌های فضای مجازی را می‌بینیم، از میزان حماقتی که نویسنده از ما متصور است، خنده‌مان می‌گیرد. بازیکن پست خداحافظی می‌گذارد و فقط خواجه حافظ شیرازی را در جدایی‌اش مورد عنایت قرار نمی‌دهد اما فردایش – شاید هم یک ساعت بعد – مدیر و وزیر و وکیل از نظرش انسان‌های خوبی می‌شوند و با کلیدواژه “سوءتفاهم” دوباره به تیم برمی‌گردد؛ البته با قرارداد بالاتر.

نسخه جدید اما فسخ قرارداد است که به نظر زودتر به جواب می‌رسد. تازه می‌خواستیم ماجرای فسخ قرارداد محمد دانشگر با استقلال را هضم کنیم که محمد عباس‌زاده هم قراردادش را با تراکتور فسخ کرد و چند ساعت بعد “سوءتفاهم‌” حل شد و به تراکتور بازگشت.

تمام این بازیکنان از عشقی که به پیراهن تیمشان دارند و عواملی که نگذاشتند به وصال معشوق برسند، صحبت می‌کنند ولی همه ما می‌دانیم که دردشان چیز دیگری است.

این عروس های تعریفی، به واسطه محبوبیت کاذب و القابی که در کانال‌های هواداری و فضای مجازی برای آن‌ها دست و پا شده، اسم و رسمی پیدا می‌کنند و بسیار فراتر از توانایی‌هایشان مطرح می‌شوند و از این موضوع سوءاستفاده می‌کنند و با قرار دادن باشگاه در مقابل هواداران به هدفشان یعنی پول بیشتر می‌رسند وگرنه هیچ سوءتفاهمی در عرض یک ساعت به این خوبی حل نمی‌شود.

البته در این پدیده نباید از نقش سوءمدیریت و ناتوانی اغلب مدیران فوتبال در عقد یک قرارداد استاندارد با اعضای تیمشان چشم‌پوشی کرد که مسیر را برای چنین بازیکنانی هموار می‌کنند. فعلا سه‌گانه سوءمدیریت، سوءاستفاده و سوءتفاهم، ریشه‌های فوتبال ایران را هدف گرفته است.