ورزش زنان پس از انقلاب چگونه بوده است؟
ورزش زنان پس از انقلاب چگونه بوده است؟
در میان تمام مخالفت‌ها کسانی بودند که با اعتقاد به ضرورت حضور زنان در عرصه ورزش، از محدودیت‌ها عبور کردند و حضور باحجاب زنان ایرانی در عرصه‌های بین‌المللی را پایه‌ریزی کردند.

به گزارش ایسنا، ورود زنان به عرصه ورزش به قانون ورزش در مدارس بر می‌گردد و در سال ۱۳۱۱ انجمن ورزشی دانشجویان در دانش‌سرای عالی و در سال ۱۳۱۲ انجمن تربیت بدنی تاسیس شد. با پیروزی انقلاب اسلامی نیز کسانی وجود داشتند که با اعتقاد به ضرورت ورزش زنان به دنبال توسعه ورزش زنان در بعد همگانی و سپس در بعد قهرمانی بودند. بنابراین به دنبال تغییر نگاه مسئولان کشوری برآمدند تا اینکه به تدریج موافقت‌ها را جلب کردند و چرخ ورزش زنان تندتر چرخید.

طاهره طاهریان در اواسط دهه ۶۰ به عنوان اولین مدیرکل ورزش زنان انتخاب شد و زمانی هم که این اداره کل به معاونت تغییر پیدا کرد، اولین معاون سازمان تربیت بدنی در امور ورزش زنان شد. از نزدیک در جریان محدودیت‌ها قرار گرفت و همراه با کسانی همچون فائزه هاشمی اقدامات ارزشمندی را در عرصه ورزش زنان انجام داد.

طاهره طاهریان با ایسنا به گفت‌وگو نشست و در مورد ورزش زنان بعد از انقلاب، محدودیت‌هایی که در آغاز وجود داشت، مخالفت مسئولان از جمله زنان مسئول و از طرف دیگر حمایت مسئولانی چون آیت‌الله هاشمی رفسنجانی صحبت کرد.

مشروح کامل گفت‌وگوی ایسنا با طاهره طاهریان را در ادامه می‌خوانید

از معلمی ورزش تا معاونت ورزش زنان

کارم را از معلمی ورزش در حیاط‌های مدارس راهنمایی و دبیرستان‌های دخترانه تهران شروع کردم. سپس در زمینه ورزش دانش‌آموزی در منطقه یک تهران مسئولیت گرفتم که محدودیت‌هایی در مورد ورزش زنان وجود داشت و فضا سخت بود، اما به کارم اعتقاد داشتم. به همین دلیل اعتماد زیادی به من شد و یادم نمی‌آید در فضای کاری آموزش پرورش اذیت شده باشم. هرچند محدودیت وجود داشت اما برای حل آنها تلاش می‌کردم.

در زمان ریاست آقای احمد درگاهی در سازمان تربیت بدنی، آقای رضوی سمت معاونت فرهنگی آموزشی این سازمان را داشت و به من پیشنهاد همکاری در مورد ورزش زنان را داد. آن موقع دفتری به نام دفتر امور مشترک کمیته‌های ورزشی داشتیم و هشت رشته هم فعال بودند. این دفتر قبلا در خیابان ظهیرالسلام بود که از آنجا به خیابان حجاب منتقل شد و من وارد ساختمان خیابان حجاب شدم. با پیگیری‌های آقای رضوی این دفتر ابتدا به مدیریت امور ورزش زنان و سپس به اداره کل ورزش زنان تبدیل شد و ابلاغ سرپرستی به من دادند. من و خانم دکتر مهین فرهادی زاد که آن موقع دبیر منطقه ۶ تهران بود، در سال ۱۳۶۵ همزمان به این تشکیلات وارد شدیم. او خیلی جوان‌تر از من بود و شناختی از او نداشتم اما کار را شروع کردیم.

مدیرانی که ورزش زنان را نمی‌خواستند

محدودیت‌های زیادی در شروع کار وجود داشت چون نگاه به ورزش زنان مثبت نبود حتی وقتی می‌خواستم از آموزش و پرورش به سازمان تربیت بدنی بروم و مسئولیت بگیریم، عده‌ای مرا منع کردند و رفتنم خوشایند برخی نبود. دلیل این محدودیت‌ها ورزش قبل از انقلاب و فضای باز ورزش زنان در خارج از کشور بود. با اینکه بعد از انقلاب ورزش زنان مستقل شده بود و اداره کل داشت اما مدیران تصمیم‌گیر نگاه مثبتی نداشتند که باید این نگاه تغییر می‌کرد و این باور به وجود می‌آمد که زنان در فضایی پوشیده فعالیت می‌کنند و نیاز به این فعالیت است.

تغییر دیدگاه مدیران، تصمیم‌گیران و سیاست‌گذاران خیلی زمان‌بر بود و باید در فضاهایی که این افراد حضور داشتند، می‌رفتیم و در مورد نیاز و ضرورت ورزش زنان، توسعه ورزش همگانی و سلامت زنان یک جامعه صحبت می‌کردیم. آن زمان اصلا در مورد ورزش قهرمانی صحبت نمی‌کردیم و موضوع فقط سلامتی و ضرورت ورزش زنان بود. در سفر به استان‌ها باید با تصمیم‌گیران آن استان مثل استاندار، امام جمعه و دیگر مسئولان ملاقات می‌کردیم تا اجازه فعالیت ورزش زنان در شهرستان‌ها و نقاط دوردست صادر می‌شد. شاید مشکلات در تهران کمتر بود اما استان‌ها مشکلات بیشتری داشتند و نیاز بود افرادی با ما هم صدا شوند و جلسات متعددی برای متقاعدکردن آنها برگزار کنیم.